اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن سلامه . ملقب بشهاب الدین . قلیونی شافعی عالم مصری . او در اکثر علوم از جمله طب مهارت داشت و در قاهره بتدریس می پرداخت . او راست : رسالة فی معرفة القبلة بغیر آلة. کتاب فی الطب و حواش علی شرح المنهاج و علی شرح التحریر و علی شرح ابی شجعلابن قاسم الغزی وعلی شرح الازهریه و علی شرح خالد علی الاجرومیه و علی شرح ایساغوجی لشیخ الاسلام و کتاب المعراج . و غیر آن . وفات او در سال 1069 هَ . ق . است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۴.۴۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمظفر (شریف ...)بن احمد ۞ بن ابی القاسم ۞ الهاشمی ، الملقب بالعلوی . ابوالفضل بیهقی آرد (تاریخ بیهقی چ فیاض ص ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمظفر خوافی . رجوع به ابوالمظفر خوافی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمعالی . رجوع به احمدبن عثمان بن عمر یقچی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمکارم . رجوع به احمدبن حسن ... شود.
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابوالمکارم . رجوع به احمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمواهب . رجوع به احمدبن ابی الروح ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمواهب . رجوع به احمد علوی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوموسی . رجوع به ابوموسی احمد... و رجوع به یزیدیین شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابومنصور. رجوع به احمدبن محمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالنجم . رجوع به منوچهری احمدبن قوص ... شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.