اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسکندر رومی . کاتب . نزیل دمشق . محبّی گوید: او در صنعت انشاء تفوق داشت زیرا که سه زبان عربی و فارسی و ترکی را کامل میدانست و انشاء مقبول بزبان ترکی آن است که از سه زبان مرصع باشدو در سایر علوم ماهر بود چنانکه از اعلام وقت شمرده میشد. وفات او اندکی پس از هزار در دمشق بوده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سیواسی ملقب به برهان الدین او راست : حاشیه ای بر تلویح تفتازانی . شرح تنقیح الاصول . و وفات او بسال 800 ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شهاب قلجی المولد. او راست : شرحی بر کافی فی علم العروض و القوافی تألیف ابوزکریای رازی . و وفات وی به ...
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن عبداﷲ صنعانی مکنی به ابوالعباس او راست : تاریخ یمن . وفات وی بسال 460 هَ . ق . بوده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الطاوسی الابرقوهی الشیرازی . او از سید شریف جرجانی روایت دارد. (روضات الجنات ص 499).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ طماس . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 340).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ العامری ملقب بشهاب الدین . رجوع به احمدبن عبداﷲ غزی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عجلی کوفی مکنی به ابوالحسن . نزیل طرابلس مغرب . او راست : کتاب الجرح و التعدیل . و وفات وی به سال 261 ه...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ العسکری . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 119 و 127 و 20...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ غزی شافعی . ملقب به شهاب الدین . وفات به سال 882 هَ . ق . او راست : کتاب جمعالجوامع در اصول فقه . کتاب الن...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ فلجی ملقب بشهاب الدین . مولد او به سال 829 هَ . ق . بود و او راست : نظم تلخیص المفتاح .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.