اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن بایزید ثانی . او پس از وفات شهنشاه بن بایزید که هم در حیات پدر درگذشت اکبر اولاد بایزید بود و بایزید وی را ولایت عهد داد و از غایت عشق و علاقه ای که بدو داشت هم در حیات خود تخت و تاج را به او واگذاشتن خواست لیکن ینی چریها پس از وفات بایزید برادر کوچک احمد را موسوم به سلیم بسلطنت برداشتند. احمد که سی سال از دست پدر حکمرانی و ولایت آماسیه داشت از این کرده ٔ ینی چریان ناخشنود و در آناطولی علم طغیان برافراشت و پسر خود علاءالدین را به ضبط بروسه مأمور کرد و آنگاه که سلیم بدانجا لشکر کشید احمد آماسیه را ترک گفته بجبال مجاور پناهید و سلطان سلیم داودپاشا را بحکومت آماسیه تعیین کرد و بازگشت . پس از زمستان سلطان احمد بآماسیه عودت کرد و آن ناحیه را متصرف گردید و بار دیگر بایزید با لشکری گران به آماسیه متوجه شده و پس از جنگی صعب سلطان احمد مغلوب و اسیر شد و او را بفرمان سلیم در 939 هَ . ق . بکشتند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد مکنی به ابوسعید اعرابی . از مشاهیر فضلای طبقه ٔ عرفا اصلش از بصره است و ساکن مکه ٔ معظمه بوده است در اواخر...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. مکنی به ابوسعید و ملقب به فخرالدین . خواهر زاده ٔ ابوالفتوح رازی حسین بن علی بن محمد صاحب تفسیر است . وی ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد مکنی به ابوالعباس . رجوع به احمدبن محمدبن یحیی البلدی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد مکنی به ابوالعباس شقانی . در اواخر مائه ٔ چهارم هجریه بوده است و معاصر است باغزنویان و با شیخ اجل ابوسعید...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. مکنی به ابوالمظفر و ملقب به فخرالدوله والی چغانیان . رجوع به ابوالمظفر چغانی احمدبن محمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد مکنی به ابوالمکارم مقری واسطی . او راست : هدایة الرفاق فی القراءة.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابونصر اقطع. وی راست شرحی بر مختصرالقدوری در دو مجلد و نیز شرحی بر مختصر الطحاوی فی فروع الحنفیة. ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به حفید سعدالدین شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به سعید قونوی . او راست : روضة المتکلمین در کلام .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. ملقب بشهاب الدین معروف به صاحب . او راست : تلخیص تلخیص المفتاح . و وفات وی به سال 788 هَ . ق . بود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.