اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن بختیاربن علی بن محمد الماندائی الواسطی مکنی به أبوالعباس . یاقوت گوید: او راست معرفة جیّده به ادب و نحو و لغت و در جمادی الاَّخره ٔ سال 552 هَ . ق . به بغداد درگذشته است و مولد او در ذی الحجة سنه ٔ 476 در اعمال واسط بود. او فقیهی فاضل با معرفتی تام به ادب و لغت و یدی باسط در کتب سجلات و کتب حکمیّه است . و او تولیت قضاء واسط داشت و از ابوالقاسم بن بیان و ابوعلی بن نبهان و جز آندو سماع دارد و ابوالفرج بن الجوزی گوید او با ما برای سماع نزد علی بن فضل بن ناصر حاضر میشد. و او را تصانیفی است . از جمله : کتاب القضاة ۞ و کتاب تاریخ البطائح . یاقوت گوید بخط حجةالاسلام ابومحمد عبداﷲبن احمدبن احمدبن الخشاب دیدم که نوشته بود: دوست ما شیخ ابوالعباس احمدبن بختیاربن علی بن محمد ماندائی این شعر خویش مرا بخواند:
قد نلت بالجهل اسباباً لها خطر
یضیق فیها علی العقل المعاذیر
مصیبةً عمت الاسلام قاطبةً
لایقتضی مثلها حزم و تدبیر
اذا تجازی ذووالالباب جملتها
قالوا جهول اعانته المقادیر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
احمد.[ اَ م َ ] (ع ن تف ) احسن . بغایت ستوده . ستوده تر. حمیدتر. مستدعی بسیار حمد. اکسب للحمد: العود احمد : چون باریتعالی او را از اکرام نفوس ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای رسول صلوات اﷲعلیه : مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد. (قرآن 6/61). قال (ص ) : انا فی السماء اَحم...
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) او را منظومه ای است در لغت شامل 650 بیت .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) او راست : کتاب مساحة الاشکال البسیطة والکریة.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از امراء متهور ایلدرم ، سلطان عثمانی ، در محاربه ٔ با امیر تیمور گورکان . رجوع بحبط ج 2 ص 164 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نام پسر مقتدی باﷲ بیست وهفتمین خلیفه ٔ عباسی است . و او در حیات پدر درگذشت .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) از اعیان ملازمان ملک ناصر، سلطان مصر که بهمراهی اتلمش و آقیه بسفارت نزد امیرتیمور گورکان رفت و تیمور او را به انعا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) از امراء مسلم ماوراءالنهر از جانب خطا:دارای جهان احمد کین سقف فلک رادارنده کف اوست باستون دو بازو. شمس الدین منصور...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رجوع به آق قویونلو شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از ملوک آل عراق ، پدر محمدبن عراق . او تقویم سنین و شهور اهل خوارزم را اصلاح کرد. رجوع به احمدبن محمدبن عراق ...
« قبلی صفحه ۱ از ۳۱۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.