اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن عبداﷲبن موسی بیهقی خسروجردی مکنی به ابوبکر. او راست : جماع ابواب وجوه قرائة القرآن . و مناقب الأمام احمدبن محمدبن حنبل . و فصوص الشافعی در ده جلد. و کتاب الأسماء والصفات . و انتقاد علی الشافعی . و بیان خطاء من اخطا الشافعی . و الجامع المصنف فی شعب الایمان . و ینابیع فی الأصول . و کتاب ماورد فی حیاة. الانبیاء بعد وفاتهم . والمبسوط فی فروع الشافعیه ، که اعظم کتب این فن است در بیست جلد. و کتاب الاعتقاد والهدایة الی سبیل الرشاد. و رساله ای راجعبه انتقاد (محیط) تألیف عبداﷲبن یوسف جوینی . اثبات عذاب القبر. و مؤلف تاج العروس در مادّه ٔ بهق آرد: ابوبکر احمدبن حسین بن علی بن موسی بن عبداﷲ الفقیه الشافعی عالم فی الحدیث و الفقه و شیخه فی الحدیث الحاکم ابوعبداﷲ و فی الفقه ابوالفتح ناصربن محمد العمری المروزی . و مصنفاته تدل ّ علی کثرة فضله منها السنن الکبیر و الصغیر. و الاَّثار و دلائل النّبوة. و شعب الایمان ولد سنة 384 و مات سنة 458 هَ . ق . و ولده اسماعیل سمع عن ابیه و اخوته ابوسعید و ابوعبداﷲ سمعا ایضاً من ابیهما کما رأیته علی نسخة السنن الکبیر المقروءة علی ابیهم الحافظ. و رجوع به حبط ج 1 ص 308 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سیّار مروزی مکنی به ابوالحسن . محدّث و مورّخ و صاحب تاریخ مرو. از علمای شافعیه است . وفات او268 هَ . ق . بود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سیف . رجوع به ابن سیف احمدبن عبیداﷲبن سیف سجستانی و ابن سیف ابوبکر احمدبن عبداﷲبن سیف بن سعید شود.
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سیف الدّین بیلبک ظاهری ملقب بشهاب الدین . او راست : الرّوض النزیه فی شرح التنبیه .
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن شاذان . رجوع به ابن شاذان شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شاه شجاع بن محمدبن مظفر. پنجمین از آل مظفر. شاه شجاع او را منشور ایالت کرمان داد و وی پس ازفوت شاه شجاع در ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شاهین قبرسی ادیب لغوی شاعر و مترسل . پدر او شاهین از مردم جزیره ٔ قبرس بود و در جنگی اسیر ترکان گشته یکی از ام...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شرف الدین محمدبن صاحب مکنی به ابوالعباس و ملقب به بدرالدین و شیخ الامام . او راست : مغیث فی علم الحدیث و نی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شعیب علی حافظ مکنی به ابوعبدالرحمان و ملقب به نسائی و او راست : السنن الکبیرة والمجتبی که ملخصی از آن کتاب ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شلبی . رجوع به احمدبن شهاب الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن شمس الدین معروف به بیضاوی . ادیب و مورخی متبحر بود و در دمشق میزیست در مدرسه ٔ حجازیه و مجرد بود و جز بعلم اشتغا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.