اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حمیس بن عامربن منیح مکنی به ابوجعفر و معروف به ابن منیح . از علماء طلیطله . او از بزرگان هندسه و نجوم و طب است و در ادبیات و شعر نیز ماهر بود و در طلیطله علم آموخت و در حساب و هندسه و هیئت افلاک و نجوم بارع گردید و مردمان از وی استفادات علمیه میکردند و هم در آن شهر بشب چهارشنبه سه شب به آخر رجب مانده سال 454 هَ . ق . وفات یافت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۴۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالجناب . رجوع به نجم الدین کبری و رجوع به ابوالجناب و رجوع به احمدبن عمر خیوقی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به ابوحامد احمدبن اسحاق ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن ابراهیم بن محمدبن عبداﷲ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن حسن نیشابوری شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن الخضر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن علی شبلی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن محمد اسفراینی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمدبن محمد صاغانی ... شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. رجوع به احمد خضرویه شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوحامد. در نامه ٔ دانشوران آمده است ، از فضلای منجمین اواسط مائه ٔ چهارم هجریه است و معاصر بوده است با الطائع ﷲ عباس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.