اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رجب بن طیبغا المجدی الفرضی المیقاتی الشافعی ملقب به شیخ شهاب الدین . علاّمه ٔ بارع در فقه و نحو و فنونی از ریاضی . او علوم مذکوره را درس گفت و هم کتابها نوشت و مردم از وی فائدتها حاصل کردند و در بعض علوم منفرد بود و بسال 850 هَ . ق . درگذشت . او راست : کتاب زادالمسافر فی معرفة فضل الزائر. و رجوع به روضات ص 85 س 5 تا آخر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) تکودار. اباقاخان میل داشت که پس از او پسرش ارغون ایلخان شود ولی چون این ترتیب با یاسانامه ٔ چنگیزی که سلطنت را ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) تنبل خلیل (سلطان ). برادر جهانگیر میرزا. رجوع بحبط ج 2 ص 289 و 290 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) التنوخی . رجوع به ابوالعلاء معرّی احمد... و رجوع بروضات الجنات ص 73 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) توقچی . رجوع بحبط ج 2 ص 253 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) تیفاشی قاهری مکنی به ابوالعباس . او راست : ازهارالافکار فی جواهرالأحجار. رجوع به احمدبن یوسف بن احمد و رجوع به تیف...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (امیر سلطان ...) تیمورتاش . از امرای سلطان ابوسعید تیموری . رجوع بحبط ج 2 ص 232 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ثالث (سلطان ...). بیست و چهارمین سلطان عثمانی . (1115 تا /1143 1703 تا 1730 م .). رجوع به احمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ثانی (سلطان ...). بیست و دومین پادشاه عثمانی . (1102 تا 1691/1106 تا 1695 م .). وی زمام امور را بصدراعظم کوپرولو ۞ سپ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ثانی . دوازدهمین از شرفای حسنی مراکش . (1066 تا 1096هَ . ق .).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )نهمین از نظامشاهیان در احمدنگر. در 1004 هَ . ق .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.