احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن زیدبن محسن بن حسن بن حسن بن انی نمی . شریف مکه . وی در آغاز با برادر خود سعد در تدبیر حجاز دخل میکرد ولیکن او و برادرش معزول و متواری گردیدند و مدتها در اسلامبول بسربردند تا در سال 1095 هَ . ق . سلطان عثمانی وی را بار دیگر تولیت همین منصب داد و بمکه بازفرستاد و وی تا 1099 که وفات یافت در آن منصب باقی بود.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. او راست : مُنیة فی القراآت . (کشف الظنون ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به ابونصر احمدبن ابراهیم بن محمد السجزی شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به ابونصر قباوی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن ابی الحارث ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن الاسبر تکسینی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن حامدبن محمد آلُه اصفهانی و رجوع به ابونصر احمدبن حامد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر احمدبن عبدالباقی . رجوع به احمدبن عبدالباقی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن ثابت ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن علی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن مجدالدوله شود.