احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن صدقة الصیرفی المصری المتوفی بسنه 905 هَ . ق . او راست : نظم ارشاد اسماعیل بن ابی بکربن مقری و شرح نخبه ٔ ابن حجر و نظم حاوی احمدبن هائم . صاحب کشف الظنون اسم و نسب این مرد را ذیل کتاب نظم ارشاد اسماعیل بن ابی بکربن مقری بصورت فوق آورده است و در تحت کتاب حاوی فی الحساب تألیف شهاب الدین احمدبن هائم المصری القدسی که احمدبن صدقه نظم کرده ، بجای کلمه ٔ صیرفی صدیقی گفته است . و در همین عنوان اخیر وفات شهاب الدین احمد را سنه ٔ 987 نوشته در صورتیکه در هرسه موضع وفات صاحب ترجمه را 905،خمس وتسعمائه میگوید و لازمه ٔ آن این است که نظم کتاب حاوی پیش از تألیف آن بعمل آمده باشد! واﷲ اعلم .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن هلال . او راست : کتاب الرقی والتعاویذ. (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن هلال البکیل . رجوع به ابونصر احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن همدم کتخذای ، معروف بسهیلی . او راست : عجائب المآئر و غرائب النوادر، به ترکی .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن هولا کو تکودار. او پس از درگذشتن برادر خود به سال 681 هَ .ق . ابقاخان وارث تاج و تخت شدو مسلمانی گرفت و نام خ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن هیثم بن فراس بن محمدبن عطاء الشامی . یاقوت از مرزبانی آرد که : او یکی از روات بسیارحدیث است و از وی حسن بن علی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یاسین ، مکنی به ابواسحاق . او راست : تاریخ هرات .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ، مکنی به ابوالعباس . از معتبرین عرفای اوایل مائه ٔ چهارم هجریه است و از اهالی شیراز، در بدایت سلطنت آل بو...
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن یحیی . رجوع به ابوعبداﷲبن الجلاء شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی (شریف ...). اولین والی مهدیه در یمن در حدود سال 900 هَ .ق . او راست : کتاب الأحکام در اصول زیدیه و البحرا...
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن ابی بکر التلمسانی حنبلی ، المشهور بابن ابی حجلة و ملقب بشهاب الدین و مکنی به ابوالعباس . شاعر و ادیب . رجوع...