احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز الجوهری .ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر صص 28، 39، 45، 49، 59، 60، 64، 72، 75، 103، 106، 108، 112، 118، 121، 130، 134، 136، 141، 142، 159، 162، 165، 166، 177، 186، 189، 203، 208، 210، 216، 217، 220، 227، 240).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوطاهر. رجوع به احمدبن محمدبن العباس ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوطاهر سفیانی ابن محمدبن اسماعیل بن صباح (از مردم سِفیان قریه ای به هرات ) الهروی السفیانی . مولد 281 هَ .ق . وی ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعامر. رجوع به احمدبن عبدالملک ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به ابن خلکان و رجوع به احمدبن محمد معروف به ابن خلکان ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به ابوالعباس احمدبن متوکل ... و رجوع به معتمد علی اﷲ احمدبن متوکل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابراهیم عینتابی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابراهیم نحاس دمشقی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی بکربن محمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی بکر حلوانی شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی حاتم ... شود.