احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن ابی بکر طبری معروف به محب ّ طبری و ملقب به محب ّالدین مکی شافعی . مولد او در 615 هَ . ق . و وفات او را صاحب کشف الظنون در غالب مواضع به سال 694 و در دو مورد 696 و در یک جا 693 گفته است . وی درک صحبت ابوالعباس احمد میورقی مغربی از شیوخ متصوفه کرده است و ملک مظفر صاحب یمن او را گرامی میداشت . اوراست : کتاب تقریب المرام فی غریب القاسم بن سلام . کتاب شرح لغات غریبه ٔ جامع الاصول ابن اثیر. کتاب اربعین فی الحج . کتاب خیر القری فی زیارة ام القری . کتاب الاحکام الکبری فی الحدیث و الاحکام الوسطی و الاحکام الصغری . کتاب شرح تنبیه ابواسحاق شیرازی . نکت کبری و نکت صغری بر تنبیه . مسلک النبیه و تحریر التنبیه . و این دو مختصر تنبیه ابواسحاق است . کتاب سیرالنبی . کتاب السمط الثمین فی مناقب امهات المؤمنین . کتاب ذخائرالعقبی فی مناقب ذوی القربی . کتاب خلاصة سیر سید البشر. کتاب استقصاء البیان فی مسئلة الشاذروان . کتاب مناقب ام المؤمنین عائشه رضی اﷲ تعالی عنها. کتاب اختصار عوارف المعارف شیخ شهاب الدین سهروردی . کتاب وجیزة المعانی فی قوله علیه الصلوة و السلام من رآنی فی المنام فقد رآنی . کتاب القری لقاصد ام القری . کتاب الغناء و تحریمه . کتاب القِراء. کتاب صفة حج النبی علی اختلاف طرفها. الریاض النضرة فی فضائل العشرة. کتاب المحرر للملک المظفر. کتاب العمدة، اختصار المحرر.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصربن مالک بن هشام الخزاعی ، مکنی به ابوعبداﷲ. مؤلف حبیب السیر آرد:در کتب علماء خجسته شیم مرقوم قلم فرخنده رقم ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصربن مرداس . آخرین کس از خاندان بنی مرداس از ملوک حلب . او پس از وفات پدر خود نصربن محمود بجای پدر نشست و تا ...
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن نصر، مکنی به ابوبکر زقاق کبیر. نشو و نمای او در مصر و از عرفای اواسط مائه ٔ سیم هجریه است ، زمان متوکل و چند تن خ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر، مکنی به ابوالحسن النحوی و معروف به المقوم . یاقوت گوید: وی از ابوعمر الزاهد روایت دارد و ابن خلکان در ترج...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن النصر الاصفهانی ، مکنی به ابوالعباس . رجوع به ابوالعباس احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر خزاعی . رجوع به احمدبن نصربن مالک بن هاشم الخزاعی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر، ملقب به ذرّاع . محدث و ضعیف است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر السرای ، مکنی به ابوبکر. متوفی به سال 730 هَ .ق . او راست : کتاب القراآت السبع.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن نصراﷲ التتوی السنی . ذکر او در مجالس المؤمنین آمده و پدر او حنفی و قاضی بلده ٔ تته از بلاد سند بوده و او درک صحبت...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصراﷲ بغدادی ، ملقب بمحب الدین حنبلی . متوفی به سال 844 هَ .ق . او راست : نکتی بر شرح زرکشی بر صحیح بخاری .