احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن ابراهیم صبیح ترکمانی جرجانی ملقب به تاج الدین . و معروف به ابن صبیح از فقهای حنفی . او راست : کتاب احکام الرمی و السبق . تعلیقه ٔ لطیفی بر شرح مقدمه ٔ ابن عصفور. نیز الابحاث الجلیلة فی مسئلة ابن تیمیة. فروق فی فروع الحنفیة. کتاب التشبیه . تعلیقی بر منتخب اخسیکتی . فرائض الترکمانی . نظم الجامع الکبیر محمدبن حسن شیبانی . شرح تبصره در هیئت تألیف احمدبن ابی بشر مروزی . تعلیقه بر محصل فی الفقه فخر رازی . نیز سه تعلیق بر خلاصة الدلائل علی بن احمد مکی به نام الطرق و الوسائل الی معرفة احادیث خلاصة الدلائل . کشف الظنون ذیل فروق فی فروع الحنفیه وفات او را به سال 774 هَ . ق . گفته است .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (قول ...). از امرای سلطان حسین میرزا تیموری . رجوع بحبط ج 2 ص 243 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (ملا...). پدر او در سند مسند قضای حنفیه داشت ، لکن احمد طریقه ٔتشیع گزید و بخدمت اکبرشاه پیوست و به امر او بتألیف تار...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) (مولی ...). رجوع به پاره پاره زاده شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا). حکیم اصفهانی معاصر کریمخان زند. رجوع بمجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 219 و 220 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا سید...). او راست منظومه ٔ: لطافت نامه بفارسی .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا میرک ...). رجوع به میرک احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرک ...). رجوع به میرک احمد (میرزا...) شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آقبوقا. برادر سعادت تیمورتاش که هر دو برادر در گرگان بزمان امیر تیمور گورکان عصیان کردند، پس از رسیدن سپاهیان تیمور،...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آقحصاری . رجوع به احمد رومی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آق قویونلو.هشتمین از امرای آق قویونلو از 902 تا 903 هَ . ق .