اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عضدالدوله مکنی به ابوالحسن . برادر ابوالفوارس شیرذیل . در ترجمه ٔ تاریخ یمینی (ص 311) آمده است که صمصام الدوله ... چون ایام عزا [ ی پدر ] منقضی شد بجای پدر بنشست و بتدبیر ملک و رعایت رعیت مشغول شد و ابوالفوارس شیرذیل که برادر او بود و از وی بزرگتر در شهر واشهر ۞ مقیم بود و چون خبر وفات پدر باو رسید بفارس آمد و علی بن نصرهارون را که وزیر عضدالدوله بود بگرفت و اموال و بقایای اعمال که در تصرف او بود بستد و باهواز آمدو برادر خویش ابوالحسن ۞ احمد بن عضدالدوله را از آن خطه براند و ببصره رفت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حنبلی مقدسی ملقب بشهاب الدین .او راست : تفسیر. وفات وی به سال 728 هَ . ق . بود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالدبن عبدالرحمان بن محمدبن علی . مکنی به ابوجعفر. وی اصلا از مردم کوفه است از بزرگان محدثین امامیه م...
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالد براثی محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالد برقی کاتب . رجوع به احمدبن ابی عبداﷲبن محمدبن خالدبن عبدالرحمان احمدبن محمدبن خالد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خضر. ملقب به شهاب الدین . متوفی به 785 هَ . ق . او راست : شرح دررالبحار در فروع . و حاشیه ای بر شرح فناری...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمدبن خضر عمری شافعی کازرونی ملقب بنورالدین .نزیل مکه . او راست : الصراط المستقیم فی تبیان القرآن الکریم . و طو...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف اشبیلی الحوفی الفرضی مکنی به ابوالقاسم و ملقب بفقیه . رجوع به ابوالقاسم احمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف بن اللیث مکنی به ابوجعفر. رجوع به ابوجعفر احمدبن محمدبن اللیث ملقب به امیر شهید شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن دراج ، معروف به ابن دراج اندلسی شاعر. ثعالبی گوید: وی در صقع اندلس چون متنبی بدیار شام بود. وفات وی ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن دلان . افسانه نویسی از مسلمانان . (از ابن الندیم ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.