احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. مکنی به ابوعبداﷲ الرّمانی النحوی ، معروف بأبن شرابی . ابوالقاسم ذکر او آورده و گوید او از عبدالوهاب بن حسن الکلابی و ابوالفرج الهیثم بن احمد الفقیه و ابوالقاسم عبدالرحمن بن الحسین بن الحسن بن علی بن یعقوب بن ابی العقب سماع دارد. و کتاب اصلاح المنطق یعقوب بن سکیت را از ابوجعفر محمدبن احمد جرجانی و از ابوعلی حسن بن ابراهیم آمدی و او از ابوالحسن علی بن سلیمان اخفش و او از ثعلب و او از ابن السکیت روایت کند. و از وی نصربن طلاب الخطیب روایت آرد. ابن الاکفانی از عبدالعزیزبن احمد الکنانی روایت کند که وفات ابوعبداﷲ احمد بن علی رمانی شرابی نحوی بروز جمعه دوم ربیع الاَّخر سال 415 هَ . ق . بود.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن الزبیربن محمدبن ابراهیم بن الزبیر العاصمی مکنی به ابوجعفر ثقفی اندلسی . مولد او جیان ۞ و منشاء وی غ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن زمانه . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سماع ملقب به شرف الدین فزاری شافعی خطیب از محدثین و فصحاء و مایل بتصوف . وی از سخاوی و جزاو حدیث ش...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالرحمان . عمادالدین واسطی . عالم صوفی صاحب اشعار و بیانی شیرین و تألیفاتی در تصوف . وی بسن پنجاه و...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن ابی خالد قیروانی مکنی به ابوجعفر. رجوع به ابن جزار و رجوع به احمدبن ابراهیم افریقی و رجوع ب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن فیل البالسی . تابعی است . وفات 284 هَ . ق .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن مانک مکنی به ابوعبداﷲ. نامش احمدبن ابراهیم است و مانک جدّ اوست . وی از معتبرین عرفای اواخر مائه ٔ چ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن عبداﷲبن حسن فارسی مقری ادیب . نزیل نیشابور. مکنی به ابوحامد. او مصنفات کثیره در قراآت گرد کرد...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد حلبی مکنی به ابوذر سبط العجمی و ملقب به موفق الدین متوفی به سال 884 هَ . ق . او راست :حاشیه ای ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد السجزی مکنی به ابونصر. رجوع به ابونصر احمد... شود.