اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن مسعود. او راست : کتاب المراح در تصریف و آن کتابی مختصر و میان مردم متداول است و صاحب روضات گوید از شرح حال او چیزی بدست نیامد. (روضات الجنات ص 50، س 5 به آخر مانده ). و در معجم المطبوعات آمده است که : قال السیوطی فی بغیة الوعاة (ص 151): انه مصنف المراح لکنه لم یقف علی ترجمته ۞ مراح الارواح ، أو؛ المراح فی الصرف . أوله : قال المفتقر الی اﷲ الودود احمدبن علی بن مسعود: اعلم أن الصرف ام العلوم و النحو ابوها - آستانه 1233 و 1286 بولاق 1244 و 1257 و 1264 و 1284 و ضمن مجموعة رقم 46 و 47.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عتابی ، مکنی به ابوالعباس . او راست : شرحی بر الکتاب سیبویه . (کشف الظنون ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عتابی ، مکنی به ابن نصر بخاری حنفی . متوفی به سال 582 یا 586 هَ .ق . او راست : جوامعالفقه معروف بفتاوی عت...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عجمی ، نزیل مصر، ملقب بشهاب و خاتمةالمحدثین ، پدر ابوالعز محمد. او راست ذیلی بر لب اللباب سیوطی . (تاج العروس ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عرافی [ کذا ]، مکنی به ابوالقاسم . او راست : حل الرموز و فتح اقفال الکنوز.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد العروضی . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 24 و 92).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عسقلانی . او راست : مناقب الشیخ ابی العباس احمد الحرار بنام نزهةالابرار.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمد عسکری . او راست : شرح تلقین ابن جنی که به سال 369 هَ .ق . در حیات مصنف از آن فارغ شده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد عقیقی . رجوع به عقیقی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد علفی حنفی ، ملقب بسری الدین . او راست : کفایةالاریب عن مشاورة الطبیب .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا) ابن محمد علی میرزا، صدر دیوان اعلی ، ملقب بصدرالممالک . از بزرگان عهد کریمخان . رجوع به بمجمل التواریخ ابوالحس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.