احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عمر هندی ملقب به شهاب الدین . او راست : شرحی بر کافیه ٔ ابن حاجب . و وفات او به سال 849 هَ . ق . است .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن محمدبن اسحاق بن ابراهیم همدانی . مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به ابن الفقیه یکی از اهل ادب . محمدبن اسحاق در کتاب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق بن ابی خمیصة. معروف به حرمی بن ابی العلاء. مکنی به ابوعبداﷲ. مولد او مکه و مسکن وی بغداد بود. خط...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق سنی . از رواة اخبار است . رجوع بانساب سمعانی ص 3 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق الطالقانی . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 356...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن ابراهیم طباطبا. رجوع به ابن طباطبا شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن صباح . رجوع به احمد ابوطاهر سفیانی ابن محمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن محمدبن جعفر الصادق . دهمین امام اسماعیلیه است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن یونس المرادی النحاس النحوی المصری مکنی به ابوجعفر. یکی از فضلاء زمان خویش است و او را تصان...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بازی . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اقبال ملقب بشیخ الفقیه . وی کتاب السراج الوهاج ابوبکربن علی را تجرید کرده است .