اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن محمدبن اسحاق بن ابراهیم همدانی . مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به ابن الفقیه یکی از اهل ادب . محمدبن اسحاق در کتاب خویش ذکر او آورده و گوید، او راست : کتاب البلدان نزدیک هزار ورقه واز کتب دیگران گرفته و کتاب جیهانی را یکباره بغارتیده است . و کتاب ذکر الشعراء المحدثین و البلغاء منهم و المفحمین . و شیرویه گوید: محمدبن اسحاق بن ابراهیم فقیه پدر این احمد و پدر ابوعبید الاخباری از ابراهیم بن حمید بصری و غیر او روایت کرده است و پسر وی ابوعبداﷲ از پدر خویش محمدبن اسحاق روایت کند. و باز شیرویه گوید: احمدبن احمدبن (؟) محمدبن اسحاق بن ابراهیم الاخباری کنیتش ابوعبداﷲ و لقب وی حالان و معروف به ابن الفقیه است و از پدر خود و ابراهیم بن حسین بن دیزیل و محمدبن ایوب رازی وابوعبداﷲ حسین بن ابی السرح اخباری و جماعتی دیگر روایت کرده و از او ابوبکربن لال و ابوبکربن روزنه روایت کنند. و ذکر تاریخ وفات وی نکرده است . و رجوع به ابن الفقیه و رجوع به معجم الادباء ج 2 ص 63 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن ابی البقا هبة اﷲ بن نما الحلی الربعی مدعو بنظام برادر جعفربن نجیب الدین و او پدرفقیه صالح جلال ال...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن ثوابة. مکنی به ابوعبداﷲ. یکی از بلغاءفهماء. و تنی از ارباب اتساع در علم بلاغت . وی تا گاه مرگ ت...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن حمدان فقیه حنفی معروف بقدوری . رجوع به ابوالحسین قدوری ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن مختار الواسطی النحوی العدل . مکنی به ابوعلی . برادرزاده ٔ ابوالفتح محمدبن محمدبن جعفربن مختار نحو...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفر بحیری . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفر مَعقَری یمنی . ازمردم مَعقر، رودباری به یمن و او استاد مسلم است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جمان الرازی . محدث است . و از ابوالضریس روایت کند. (تاج العروس ماده ٔ ج م ن ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حاسب .ریاضی و منجم معاصر بنی موسی بود. از کتب اوست : کتاب الجمع و التفریق . کتاب المدخل الی علم النجوم ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حافظ عبدالغنی مقدسی . متوفی 643 هَ . ق .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حَبل . قاضی مالقه بوده است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.