اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عراق ، مکنی به ابوسعید. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه چاپ زاخاو ص 241 آورده : ابوسعید احمدبن محمدبن عراق در کبس ماههای اهل خوارزم معتضد باﷲ را پیروی کرد و شرح آن اینکه چون در بخارا از بند رهائی یافت و از زندان خود در بخارابپایتخت خویش بازگشت از محاسبینی که در دربار او بودند پرسید که روز اجغار چه روزی است ، آنان شرح دادند.آنگاه از موضع آن در تموز پرسید، جواب او بازگفتند.ابوسعید آن را بخاطر سپرد تا پس از هفت سال همین سؤال کرد و چون همان جواب بشنید و از کبائس و احوال آنها آگاه نبود منکر این حساب شد پس باحضار خراجی و حمدکی و دیگر منجمین عصر مثال داد و حقیقت حال بپرسیدو آن بشرح بازگفتند و او را از کارهای ایرانیان و اهل خوارزم در مورد سالها آگاه کردند. ابوسعید گفت : کار ایشان تباه و فراموش شده و عامه ٔ مردم بر این ایام اعتماد دارند و بوسیله ٔ آنها مراکز فصول اربعه را پیدا میکنند بگمان اینکه این روزها ثابت و لایتغیر است و اجغار وسط تابستان است و نیمخب ۞ وسط زمستان است و ایشان ابعادی را از این ایام حساب کنند و بدان اوقات زراعت و فلاحت خویش تعیین کنند و نمیتوانند بکبیسه توجه کنند مگر پس از سالیان دراز و این امر موجب اختلاف در تعیین ابعاد از روزهای مذکور گردد چنانکه برخی گمان برند که وقت بذر گندم پس از شصت روز از اجغار است و بعضی به بیشتر و گروهی بکمتر قائلند و راه صواب آن است که چاره ای اندیشیده شود تا اجغار بر یک حال ثابت بماند و در اوقات غیرمختلفه سالها بر یک منوال پایدار باشد تا حساب زمان مختلف نگردد. گفتند که : راهی نیست جز آنکه مبادی ماههای خوارزمی را در روزهای مفروضه از ماههای رومی وسریانی قرار دهیم چنانکه معتضد نیز همین کار را کرده و کبیسه ٔ سالها مطابق کبائس آنان حساب شود، پس در سال 1270 اسکندری این کار را انجام دادند و بر آن متفق شدند که اوّل ناوسارجی روز سوم نیسان سریانی باشدتا همیشه اجغار در نیمه ٔ تموز واقع شود و اوقات فلاحت را منجمین مذکور طبق این تاریخ تعیین کردند چنانکه وقت چیدن انگور برای خشک کردن ، از چهل روز تا شصت وپنج روز پس از اجغار و چیدن انگور و گلابی جهت آونگ کردن از پنجاه و پنج روز تا شصت و پنج روز پس از اجغار تعیین شد و همچنین همه ٔ اوقات زراعت و القاح و غرس و پیوند و غیره تعیین شد و چون سال نزد رومیان کبیسه باشد شش روز پس از اسپندارمجی کبیسه خواهد بود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۱ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن وصیف معروف به ابن خشکنانچه مکنی به ابوالحسین و لقب پدر او خشکنانچه است و او نیز یکی از فضلاست و در ب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم . مکنی به ابوالفتح منجم . یاقوت گوید: او یکی از کسانی است که ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن علی بن هبةاﷲبن الحسن بن علی الزوال بن محمدبن یعقوب بن حسین بن عبداﷲ المأمون بن الرشید، معروف به ابن المأمون ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن هشیم ملقب به تاج الائمة و مکنی به ابوالعباس مقری مصری . وفات او به سال 445 هَ . ق . بود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم ابان حسیس ۞ بن وریدبن کادبن مهابنداد حساس بن فروخدادبن استادبن مهرحسیس بن ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی ابوالحسن بن یوسف . رجوع به احمدبن ابی الحسن علی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی اخشیدی . مکنی به ابوالفوارس پنجمین و آخرین آل اخشید از357 هَ . ق . تا 358 هَ . ق . و او پس از ابوالمسک کافور...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن علی اسکافی یکی از ممدوحین بحتری و از دوده ٔ سلاطین ایران . رجوع به امثال و حکم ج 3 ص 1682 س 10 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی اصفهانی مکنی به ابوبکر. او راست : اسماء رجال مسلم . وفات وی به سال 428 هَ . ق . بود. و مؤلف قاموس الاعلام ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی اندلسی مکنی به ابوالعباس . او راست : شرح قصیدة حرز الامانی در قراآت سبع. وفات او تقریباً در 640 هَ . ق . بوده...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.