احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمدبن عمادبن علی العراقی المصری الهائم المقدسی الفرضی ، مکنی به ابوالعباس و ملقب به شهاب الدین ومشهور به ابن الهائم . او راست : کتاب لمع فی الحساب و این کتاب را محمدبن محمدبن احمد سبط الماردینی شرح کرده است . کتاب مرشدة الطالب الی اسنی المطالب . کتاب النزهة. شرح الاعراب عن قواعد الاعراب تألیف ابن هشام و هم آن را بنظم آورده است و در سال 795 هَ .ق . از آن فراغت جسته است . مفتاح فی الحساب . شرح مفصل زمخشری . فصول ابن الهائم . مقنع. المسمع فی شرح مقنع. قصیده ای مشتمل بر جبر و مقابله . حاجی خلیفه در ذیل نام کتاب مفتاح و شرح الاعراب عن قواعد الاعراب و مرشدة الطالب و النزهة و مقنع و المسمع و مفتاح فی الحساب وفات ابن هائم را سال 815 گفته است و در لمع فی الحساب سنه ٔوفات را 387 (سبع و ثمانین و ثلاثمائه ) و در فصول ابن الهائم 887 (سبع و ثمانین و ثمانمائة) آورده است !
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. یاسلطان احمد ثالث پسر سلطان محمد رابع، بیست وسومین از سلاطین عثمانی . مولد او به سال 1083 هَ . ق . / 1673م ....
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به ابوالحسین نوری خراسانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 304 و 324).
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به احمد سویقی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابن السنی دینوری . او راست : عمل الیوم و اللیلة. و وفات وی به سال 364 هَ . ق . بوده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد [ یا ابراهیم ] معروف به ابن الحاج اشبیلی و مکنی به ابوالعبک . وی یکی از حاشیه نویسان برصحاح جوهری است ....
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابن خلکان برمکی اربلی شافعی مکنی به ابوالعباس و ملقب بقاضی شمس الدین . رجوع به ابن خلکان شود....
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابن المدبر کاتب . او نقله را از مال و افضال خود بسیار بخشید. (عیون الانباء ج 1 ص 206).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد [یا حسین بن محمد ] مکنی به ابن شمعون . واعظ مشهور.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابن عبدربه قرطبی . او راست : عقد لابی عمر، مشتمل بر 25 کتاب و هر کتابی محتوی دو جزء است در ابیات ...