جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن موسی بن بشیربن جناد یا حمادبن لقیط الرازی الأندلسی . ابن الفرضی گوید: اصل وی از ری است و پدر او زبان آور و اهل خطابه بود و باندلس نزد امام محمد شد و احمد دهم ذی الحجه ٔ سال 274 هَ .ق . بأندلس بزاد و دوازده شب از رجب سال 344 گذشته درگذشت . ابونصر الحمیدی ذکر او آورده و گوید او راست از کتب : کتاب فی اخبار ملوک الاندلس و کتابهم و خططها ۞ علی نحو کتاب احمدبن ابی طاهر فی اخبار بغداد. و کتاب فی انساب مشاهیر اهل اندلس فی خمس مجلدات ضخم من احسن کتاب و اوسعه . کتاب تاریخه الاوسط. کتاب تاریخه الاصغر. کتاب مشاهیر اهل الاندلس فی خمسة اسفار من جید کتبه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۰ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. او راست : تبیان فی احوال البلدان .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. خوندمیر دردستورالوزراء (ص 81) آرد که : محمدبن القاسم و احمدبن عبداﷲ در زمان القاهرباﷲ بعد از عزل ابن مقله بن...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. ابن منجوف .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی قاسم البلخی السرماری . او راست : تأسیس النظائر فی الفروع و بعضی این کتاب را به ابواللیث نصربن محم...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد. رجوع به احمد شهاب بن جمال ... شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد. فقیه ثابتی منسوبست بجد خود که ثابت نام داشت .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن اسحاق بن موسی بن مهران اصفهانی مکنی به ابونعیم . محدّثی مشهور است و کتابی مأثور دارد مسمّی بح...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد ابوالعباس معروف به ابن الحطیئه ناسی لخمی از صلحا وعباد و هم ادیب و خوشنویس بود مولد او به سال 4...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن سلاّم رطبی . از شافعیه . او روایت از ابوالقاسم بسری کند.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد الفرغانی . ابن ابی محمد عبداﷲبن احمدبن خزیان بن حامس الفرغانی . مکنی به ابومنصور. عبداﷲ پدر احمد از...
« قبلی ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ صفحه ۷۲ از ۳۱۸ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود