احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن محمد سرخسی ، مکنی به ابوالعباس . طبیب وعالم ریاضی و حکمت . متوفی به سال 86؟ او راست : کتاب الموسیقی الکبیر و الموسیقی الصغیر. کتاب الأرتماطیقی فی الأعداد. کتاب فی ارکان الفلاسفة. کتاب فی برد ایام العجوز. کتاب الشطرنج . فضائل بغداد و اخبارها. کتاب الأعشاش . کتاب فی احداث الجوهر. مدخل الی علم النجوم . نزهة الفکر الساهی فی المغنین و الغناء المنادمة. المجالسة و الجلساء. کتاب زادالمسافر در طب . کتاب اللهوواللعب . کتاب النفس . کتاب النوم و الرؤیا. کتاب الوحدةالالهیة. کتاب فی وصایا فیثاغورث . کتاب معرض فی الطب . کتاب العشق . کتاب العقل . کتاب الغاذی و المغتذی . کتاب الفال . کتاب شرح کتاب الفرق جالینوس . رسالة فی الشاکین و اعتقاداتهم . رسالة فی الصابئین و وصف مذاهبهم .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رفاالسرمی الموصلی شاعر مکنی به ابوالحسن . او راست : المحب و المحبوب و المشموم و المشروب که در آن محاسن اشعار م...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رفاعة. رجوع به احمدبن محمدبن عبداﷲبن علی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن الرفعه . رجوع به احمدبن محمد ملقب به نجم الدین ...شود.
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن رکن الدین ابی یزیدبن محمد سرابی حنفی ملقب بشیخ شهاب الدین و مشهور به مولانازاده . متولد در عاشورای سال 754 هَ . ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رمضان متخلص بوفقی . از شعرای ترک . منشاء او اسلامبول و در جامع وزیر علی پاشاچورللی منصب خطابت داشت و در 1151 هَ ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رمیسه . رجوع به ابوسلیمان شهاب الدین احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رَوّاع مصری . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رَوّاغ مصری . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن روح بن ابی بحر. ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصر ص 288).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن روح اﷲبن ناصرالدین انصاری عالم متفنن اصلا از مردم آذربایجان . مولد و منشاء او گنجه یا بردعه و نواحی آن بود. وی ...