اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الصاوی (1175-1241 هَ . ق .). ۞ العارف باﷲ الشیخ احمدبن محمد الصاوی المالکی الخلوتی . مولده فی صاع الحجر بشاطی النیل من اقلیم الغربیة بمصر و کان والده من کبار الاولیاء. حفظ القرآن فی بلده ثم انتقل الی الجامع الازهر فی طلب العلم و ذلک سنة 1187. و او را مؤلفات عدیده ٔ غیرمطبوعه است و از جمله کتب مطبوعه ٔ اوست :
1- الاسرار الربانیة و الفیوضات الرحمانیة علی الصلوات الدردیریة، و آن در مطبعة المیمنیة به سال 1305 هَ .ق . بطبع رسیده است . 2- بلغة السالک لأقرب المسالک ، و آن حاشیه ای است بر شرح الصغیر اقرب المسالک سیدی احمد الدردیر[ فقه مالک ] در بولاق به سال 1289 و در مصر1299 در دو جزء و در المطبعة الخیریة بسالهای 1310 و 1323 هَ.ق . بطبع رسیده است . 3- حاشیه بر تفسیر الجلالین - أولها: الحمد ﷲ الذی انزل الفرقان مصدقاً لمن بین یدیه هدی و بشری للمتقین و بحاشیه ٔ آن تفسیر مذکور درچهار جزء که در بولاق به سال 1295 و نیز در چهار جزءدر مطبعةالشرفیة به سال 1327 هَ .ق . بطبع رسیده است . 4 - حاشیة علی شرح الخریدة البهیة للشیخ احمد الدردیر، چاپ سنگی در مصر به سال 1285 و طبع حروفی بسال های 1291 و 1303 و در مطبعه ٔ عبدالرزاق به سال 1307 هَ .ق . بطبع رسیده است . 5- حاشیة لشرح تحفة الاخوان فی علم البیان . انظر البولاقی (الشیخ علی ). تبیان البیان علی حاشیة العلامة الصاوی لشرح تحفة الاخوان . 6- شرح منظومة الدردیر لأسمأاﷲ الحسنی ، و آن در مصر... بطبع رسیده است . (معجم المطبوعات ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی جعفر. رجوع به طبسی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی حاتم محمدبن عبداﷲبن عبدبن هرثمةبن زکوان . مکنی به ابوالعباس . پسرخواهر عبدالرحمن بن اسماعیل بن بدر المعروف ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحارث محمدبن فریغون مکنی به ابونصر. ۞ از امرای فریغونی والی جوزجان که سلطان محمود غزنوی دختر او را به ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی حامد کرمانی ملقب به افضل الدین . هدایت در مجمعالفصحاء (ج 1 ص 94) آرد: از فضلای گرانمایه و مترسلین بلندپایه ٔ عه...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن بن محمدبن جریربن عبداﷲبن لیث بن جریربن عبداﷲ البجلی الجامی الخراسانی . مکنی به ابونصر و ملقب به زنده...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن الرفاعی (سیدی ...). سید عابدو سرسلسله ٔ رفاعیه . خوندمیر در حبیب السیر (ج 1 ص 314)آرد که : سیدی احمد از اولا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن الشافعی الجامی . رجوع به احمدبن محمدبن جریر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن علی بن احمد. رجوع به احمدبن مهذب الدین ابی الحسن ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن علی بن یوسف قرشی بونی . او راست : هدایة القاصدین و نهایة الواصلین . (کشف الظنون ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن النامقی . رجوع به احمدبن محمدبن جریر... شود.
« قبلی ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۳۱۸ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.