اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد المیم [ ازین جا در لباب الألباب عوفی چ لیدن چند سطری تباه شده است ]. وی ازشعراء آل سلجوق بوده و قصیده ٔ ذیل بر منوال شعر مختاری اختیار شده است :
ای باغ روی دوست به نسرین مغرقی
وز نو بهار باغ ارم برده رونقی
از رخ بگاه جلوه بهاری ملونی
وز لب بگاه بوسه شرابی مروقی
گه چون فلک بتاج مرصع متوجی
گه چون چمن بقرطه ٔ رنگین مطرقی
ماه تمام بر فلک سبزپوش نیست
چون عارض تو پیش خط سبز فستقی
هرگه که در علاقه ٔ زلفت نگه کنم
گویم که عنبرین کله بر گل معلقی
نی طوطی و نه کبک و نه قمری ّ و صلصلی
لیکن بطوق غبغب هر یک مطوقی
با چهره ٔ تو کآتش لاله ست آب و گل
زهد است ز ابلهی و صلاح است ز احمقی
با جزعت از چه روی توان بود پارسا
با لعلت از چه نوع توان زیست متقی ؟
گر شهد را به بوسه بری ذوق منصفی
ورمشک را به طره کنی طیره بر حقی
نقاش روی خوب تو انصاف روی تو
داد آنچنانک حرفی نگذاشت مابقی
گر در کمال عشق تو مطلق شدم رواست
کز غایت جمال در آفاق مطلقی
غرقم درآرزوی تو از پای تا بسر
کآبم بدست نی و تو جویای برحقی [ کذا ] ۞ .

از لباب الألباب ج 2 ص 412 - 413.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۴.۶۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن غالی شافعی ملقب به قطب الدین متوفی به سال 779 هَ . ق . او راست : شرح الحاوی الصغیر موسوم به «توضیح الح...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن فارسی نحوی . او راست : کتاب المقصور و الممدود. متوفی بسال 377 هَ . ق .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن فیج (پیگ ). محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن الکندی . از اوست کتاب غریب الحدیث . (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن مالقی مکنی به ابوجعفر. وفات 728هَ . ق . او راست : شرف البهار فی اختیار مشارق الأنوار. و قاعدة البیان و ضابطة...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن المستضی ٔ بنوراﷲبن المستنجد. رجوع به ناصرلدین اﷲ ابوالعباس احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن مقری از مردم شام . از روات قرائت کسائی و در پاره ای حروف با کسائی مخالف است . (ابن الندیم ).
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن میمندی مکنی به ابوالقاسم ،و بنا بگفته ٔ بعضی ابوالحسن ، و ملقب به شمس الکفاة وزیر معروف سلطان محمود و پسر وی ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن نیشابوری مکنی به ابوحامد زهری . وفات او به سال 463 هَ . ق . بوده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن یزیدی ؟ ۞ . رجوع به الجماهر بیرونی ص 64 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.