اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سهل بن السدی الطائی المنبجی الشاهد المقری ٔ النحوی الأطروش ، مکنی به ابوالحسن . ابن عساکر ذکر او در تاریخ دمشق آورده است . و او در جامع وکیل بود و در سال 615 هَ .ق . درگذشته است و از ابوعبداﷲبن مروان و ابوالعباس احمدبن فارس ادیب منبجی و ابوالحسن نظیف بن عبداﷲ المقری و غیر آنان روایت کند و او از اخبار ابوعبداﷲبن خالویه ٔ نحوی حفظ می کرد و ثقه بود. ابن عساکر گوید: ابن الأکفانی از ابن الکتانی و او از احمدبن یحیی بن سهل منبجی و او از ابوالعباس احمدبن فارس و او از ابن طباطبا قطعه ٔ ذیل ابن طباطبا را روایت کنند:
حسود مریض القلب یخفی انینه
و یضحی کئیب البال منی حزینه
یلوم علی ان رحت للعلم طالباً
اقلّب من کل ّ الرواة فنونه
و اختار ابکار الکلام و عونه
و احفظ مما استفید عیونه
و یزعم ان ّ العلم لایجلب الغنی
و یحسن بالجهل الذمیم ظنونه
فیا لائمی دعنی اغالی بقیمتی
فقیمة کل ّ الناس ما یحسنونه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن احمدبن مکتوم بن احمدبن محمدبن تسلیم بن محمد قیسی حنفی . ملقب بتاج الدین و مکنی به ابومحمد و ابن مک...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر بغدادی مکنی به ابوالحسن یوسفی . محدث است . و از ابن شاذان و طبقه ٔ او روایت دارد. وفات وی بسال 492 ه...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر حنفی مکنی به ابومحمد و ملقب به تاج الدین . رجوع به احمدبن عبدالقادربن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر مقریزی . رجوع به احمدبن علی بن عبدالقادر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالقاهر خیبری لخمی دمشقی . از منبه بن سلیمان روایت کند و او شیخ طبرانی است . (تاج العروس ماده ٔ خ ب ر).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالکافی سبکی ملقب به بهاءالدین . او راست : عروس الافراح شرح تلخیص المفتاح . و کتاب الابتهاج ناتمام پدر خویش ...
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالکریم بن سالم بن خلال حمصی مکنی به ابوالعباس . او راست : شرح مضامین الدّر المنظم فی السرّر الاعظم تألیف کم...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالکریم سی نیزی مقری از مردم سینیز قریه ای بفارس از قراء ساحلیه نزدیک جنابه .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداللطیف تبریزی مکنی به ابوالفضائل . او راست : مجمع الالطاف فی الجمع بین لطائف البسیط و الکشاف در پنج جلد.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. او راست : قانون فی الزیج .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.