اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور ابان حسیس ۞ بن وریدبن کادبن مهابنداد حساس بن فروخ دادبن مهرحسیس 2بن یزدجرد المنجم ، مکنی به ابوالحسن . یاقوت گوید: ترجمه ٔ هریک از پدران احمد را در باب خود آورده ام و این ابوالحسن ادیبی شاعر و فاضل و عالم و یکی از رؤساء زمان خویش در علم کلام و علوم دین و متفنن در آداب بود و به سال 327 هَ .ق . در هفتادواندسالگی درگذشت . و او را در منادمت راضی اخباری است و این جمله را مرزبانی در المعجم خود آورده است و ثابت گوید:وفات او بماه ذی الحجة و مولد وی در سنه ٔ 262 بود. وپدر او یحیی بن علی را در اخبار شعراء مخضرمی کتابیست و آن کتاب ناتمام ماند و احمد آن را بپایان رسانید. و دیگر از تصانیف احمد کتابیست که در اخبار خاندان خویش و نسب آنان کرده است و دیگر کتاب الاجماع در فقه ، بمذهب ابن جریر طبری ، چه احمد در فقه تابع مذهب جریر بود. دیگر کتاب المدخل الی مذهب الطبری و نصرة مذهبه . و دیگر از تصنیفات او کتاب الأوقات است . و مرزبانی ابیات زیرین را از گفته های احمد روایت کرده است :
یا سیداً قد راح فر-
داً ما له فی الفضل توأم
عمّرت اطول مدّة
تزداد تمکیناً و تسلم
فی صفوعیش لاتزا-
ل به العدی تقذی وترغم
مازلت فی کل ّ الأمو-
ر موفق للخیر ملهم
یک ان تذوکرت الایا-
دی یبتداء فیها و یختم .

(معجم الأدباء ج 2 ص 154).


و ابن الندیم آرد: او یکی از بنومنجم است مکنی به ابوالحسن . وی شرح حال عده ای از شعراء مخضرمی را بر کتاب پدر خودکتاب الباهر افزوده است و احمدبن یحیی متکلم و فقیه بود بمذهب ابوجعفر محمدبن جریر طبری و کتاب الاجماع فی الفقه علی مذهب الطبری و کتاب المدخل الی مذهب الطبری و نصرة مذهبه و کتاب الأوقات از اوست و نیز کتابی دارد در اخبار خاندان خود یعنی بنوالمنجم ونسبت آنان بفرس . و رجوع به الموشح مرزبانی ص 321 و 329 و 330 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی قرشی بونی مکنی به ابوالعباس و ملقب به شیخ تقی الدین و شرف الدین . رجوع به احمدبن علی بونی قرشی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی قسطلانی مکنی به ابوالعباس و ملقب به شهاب الدین فقیه مالکی زاهد مصر، شاگرد ابوعبداﷲ قرشی . وی در مصر مدرس و...
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن علی ملقب بقطب الدوله و مکنی به ابونصر و او احمد اول از سلاطین ایلک خانیه ٔ ترکستان است [ پس از سال 400 هَ . ق . ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی قلقشندی مصری مکنی به ابوالعباس . او راست : صبح الاعشی فی صناعة الانشاء و آن کتاب جامع بزرگیست در هفت مجلد...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی کاتب بتی . مکنی به ابوالحسن و رجوع به احمدبن علی البتی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی المادرائی الکاتب .ابوعبیداﷲ محمدبن عمران مرزبانی در موشح (ص 350) آردکه احمدبن محمد کاتب مرا حدیث کرد که عل...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی مافروخی مکنی به ابوالفتح . مؤلف کتاب محاسن اصفهان او را در زمره ٔ متقدمین اهل ادب اصفهان یاد کند و گوید: ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی المثنی الموصلی . رجوع به ابوالعلاء احمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی مجلدی جرجانی مکنی به ابوشریف . از او در تذکره ها و کتب ذکر کاملی نیست ، تنها محمد عوفی در لباب الالباب (ج 1 ص...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی محیرثی . از مردم یمن و ازبزرگان علمای زیدیه بود و از دست سلاطین عثمانی قضای صنعا داشت و فارسی و ترکی نیکو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.