اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) تفتازانی ملقب به سیف الدین . چنانکه از تضاعیف کتاب حبیب السیر برمی آید وی از بزرگان دین و شیخ الاسلام اواخر مائه ٔ نهم و اوائل مائه ٔ دهم هجری بوده است و نام او در کتاب مزبور پیوسته با مولانا ذکر میشود و با لقب سیف الملة و الدین نیز آمده است و تا سال 916 هَ . ق . از وی نام برده میشود، نظام الدین عبدالعلی بیرجندی منجم و جغرافیادان و دانشمند این زمان در برخی از علوم نزد وی تلمذ کرده است . مقام این مرد بدان جای گاه بوده است که سلاطین و امرا با او مشورت میکردند و برای نصیحت شاهزادگان انتخاب میکردند و او را در هرات مدرسه ای بوده است که مجلس مشورت در باب واقعه ٔ محمدخان شیبانی در آنجا منعقد شده ، و عقد ازدواج شاهزادگان به دست این مرد بسته میشده است و او راست : کتابی بنام رسالةالصید و حاشیه ای بر شرح تلخیص جدّ خود سعدالدین تفتازانی و آنچه در حبیب السیر درباره ٔ او در جاهای مختلف آمده چنین است : سید صدرالدین الحسینی از اجله ٔ سادات خراسان بوده همواره در طریق زهد و تقوی سلوک مینمود.
از جامع فضائل نفسانی شیخ الاسلام سیف الدین احمد تفتازانی چنان استماع افتاد... (ص 212). قاضی شمس الدین مسکین بصفت علم و تقوی ... از جناب مولانا شیخ الاسلامی سیف الدین احمدالتفتازانی استماع افتاد که میرزاالغ بیک گورکان در ایام سلطنت ... (ص 220). و در اوائل سنه ٔ اثنی و تسعین و ثمانماءة (892 هَ . ق .) به ساعتی مسعود و زمانی محمود سادات و قضاة و علماء در مجلس اشرف اعلی اجتماع نموده جناب شیخ الاسلامی مولانا سیف الدین احمد التفتازانی آن دو گوهر بحر کامرانی را با یکدیگر عقد بست ... (ص 264). و روز یکشنبه سیم رجب 903 هَ . ق . سادات و قضات و اکابر و اشراف در باغ زاغان مجتمع گشته جناب شیخ الاسلام مولانا سیف الملة و الدین احمد التفتازانی در ساعتی که مانند نام شاهزاده مسعود بود... و قبل از وقوع جنگ تشین بروزی چند خاقان سعادت قرین جناب شیخ الاسلامی سیف الملة و الدین احمد التفتازانی و شیخ جلال الدین ابوسعید بورانی و سید غیاث الدین محمد صدر را بجانب گرمسیر فرستاده بود تا میرزا بدیعالزمان را نصیحت نموده ... و شنیدند که سلطان بدیعالزمان میرزا بر سبیل ایلغار لشکر بسر پدر نامدار کشیده است بنابر آن شیخ الاسلام عنان مراجعت بدارالسلطنه ٔ هراة انعطاف داد.... (ص 277).
و جهة اطمینان میرزا بدیعالزمان وامراء عالیشأن جناب شیخ الاسلامی سیف الملة والدین احمد التفتازانی و شیخ جلال الدین ابوسعید بورانی و سید نظام الدین سلطانعلی مشهدی که مشهور بود. (ص 169)... ومظفر حسین میرزا در جوف لیل بهراة درآمده بباغ شهر خرامید و شیخ الاسلام مولانا سیف الدین احمد التفتازانی وامیر غیاث الدین محمدابن امیر جلال الدین یوسف الرازی و قاضی اختیارالدین حسن را طلبیده در باب محافظت هراة از ایشان استعانت جست جواب دادند که نگاه داشتن شهر بلشکر میسر میشود... صباح روز جمعه هشتم ماه محرم الحرام 913 هَ . ق . سادات و قضاة و اکابر و اعیان هرات در مدرسه ٔ شیخ الاسلام جمع آمده در باب واقعه ای که روی نموده بود قرعه ٔ مشورت درمیان انداختند و خواطر اکابر و اصاغر بر سلوک طریق اطاعت و انقیاد محمد خان شیبانی قرار یافته راقم حروف را فرمودند تا عرضه داشتی مشعر به این معنی در قلم آورد.... سادات و قضاة وعلما و عامه ٔ رعایا و کافه ٔ برایا آن شب در کمال الم و ملال بسر بردند و در لجه ٔ تحیر و تفکر سرگردان بوده برای مخلص خویش هردم اندیشه ای میکردند. صباح روز شنبه برادر مولانا بنایبی از اردوی آن سالک طریق جهانگشائی بهراة رسید و نشانی که منشیان آستان ایشان بنام شیخ الاسلام و قاضی اختیارالدین حسن قلمی کرده بودند رسانید... (ص 311). در قسمت شکست خوردن محمدخان شیبانی گوید: ... و صباح روز دیگر سادات و موالی و اعیان و اهالی مانند جناب شیخ الاسلام سیف الملة و الدین احمدالتفتازانی و امیر نظام الدین عبدالقادر المشهدی و سید غیاث الدین محمدبن امیر جلال الدین یوسف رازی ... در دارالسیاده ٔ سلطانیه جهت یراق پیشکش ساوری مجتمع گشته ... (ص 357). در ترجمه ٔ حال مولانا نظام الدین عبدالعلی بیرجندی گوید: ... و در خدمت شیخ الاسلامی مولانا سیف الدین احمد التفتازانی و مولانا مسعود شیروانی نیز شرط تلمذ بجای آورده ... (ص 393). در قسمت اختتام کتاب ، ذکر آدمیان غریبة الاشکال گوید: در اوائل جمادی الاول سنه ٔ ست عشر و تسعماءة (916 هَ . ق .) در بعضی از محلات دارالسلطنه ٔ هرات از ضعیفه ای پسری متولد شد که چهار چشم و دو بینی و دو دهان داشت و در دهانش دو دندان رسته بود و بر پشت او پاره ای گوشت زیادتی بود مانند کوهان شتر و در وقتی که راقم حروف در مجلس جناب شیخ الاسلامی مولانا سیف الدین احمدالتفتازانی بود این طفل را بعد از آنکه مرده بود بدانجا آوردند و آن جناب متغیر گشته گفت : وقوع امثال این صور از جمله ٔ علامات انتقال ملک است . (ص 417). و در قسمت ذکر بعضی غرایب اوصاف ... آورده : ... در رسالة الصید که مصنف آن جناب شیخ الاسلامی مولانا سیف الدین احمد التفتازانی است که در سلک تحریر انتظام یافته که ... (ص 418). و رجوع به احمدبن یحیی بن سعدالدین مسعود... شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی عثمان کاتب . او را پنجاه ورقه شعر است . (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی عمر المقری المعروف به احمد الزاهد مکنی به ابوعبداﷲ اندرابی . وفات او به بیستم ربیعالاَّخر سال 470 هَ . ق . ب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الفضل اسعدبن حلوان مکنی به ابوالعباس و ملقب به نجم الدین بن النفاخ . ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء (ج 2 ص...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی فنن . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح فی ماخذ العلماء علی الشعراء از او روایت کند. (الموشح چ مصر ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی القاسم مکنی به ابن خلوف . رجوع به ابن خلوف احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی القاسم دولت آبادی . او راست : کتاب اسباب الفقر والغنا.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن ابی القاسم عبدالغنی . رجوع به قطری شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی قسر کاتب . شعر بعربی می گفته و دیوان او صد ورقه است . (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی کامل مکنی به ابوالعباس . خال یوسف بن یحیی المنجم . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی المجد ابراهیم خالدی ابیوردی شبذی (حافظ رشیدالدین ) مکنی به ابوبکر. از مردم شبذ ابیورد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.