احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )عیسی بک طبیب اُسبیتالیه ٔ مجاذیب عباسیه [ القاهره ]و طبیب الأمراض الباطنه در مستشفی عباسی . او راست : أمراض النساء و معالجتها وصفاً و جراحة، تألیف صموئیل یوتسی (معلم امراض النساء بمدرسة الطب فی باریس )[ معرب ]، بار سوم ، چاپ مطبعة الاَّداب و المؤید بسال 1328 و 1326 هَ . ق . / 1910 و 1908م . و صحةالمراءةفی ادوار حیاتها، چاپ مصر بسال 1904 م . و کتاب التفسرة یعنی استدلال باحوال البول علی المرض ، مطبعة الاعتماد بسال 1335 هَ . ق . / 1917م . (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصراﷲ بغدادی ، ملقب بمحب الدین حنبلی . متوفی به سال 844 هَ .ق . او راست : نکتی بر شرح زرکشی بر صحیح بخاری .
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر کاتب ، مکنی به ابوعلی حلبی . متوفی به سال 352 هَ .ق . او راست : تهذیب البلاغة.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر المروزی . از فقهای شافعی ، و از اوست : کتاب اختلاف الفقهاءالکبیر. کتاب اختلاف الفقهاء الصغیر. (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر، مشهور بالمقوم . رجوع به احمدبن نصر مکنی به ابوالحسن ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصر نیشابوری ، مکنی به ابوعمرو خفاف . محدث خراسان . وی از اسحاق بن راهویه حدیث شنیده است . وفات او به سال 299 ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصیر دفوفی . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نظام الدین احمد شیرازی . رجوع به احمد (خواجه سید...) غیاث الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نظام الدین احمد اندخودی . رجوع به احمد (خواجه سید...) غیاث الدین شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نظام الدین شیخ محمود. رجوع به احمد نظام الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نظامشاه . اولین از نظامشاهیان در احمدنگر (896 تا 914 هَ .ق .).