احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نامی . ابوالحاج عبدالرحمان نامی الارزنجانی الاصل . وی مفتش ورق آلتمغا بمصر بود. او راست : التهانی الحمیدیات و آن شامل قصائدیست در مدیح سلطان عبدالحمید عثمانی در پیروزی وی در جنگ با یونان و ذیل آن مقاله ای است در موضوع انشاء سکه ٔ حدیدیه ٔ حجازیه ، طبع مطبعة الاداب و المؤید بسال 1320 هَ . ق . (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۶ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالنجم . رجوع به منوچهری احمدبن قوص ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. او راست : مُنیة فی القراآت . (کشف الظنون ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به ابونصر احمدبن ابراهیم بن محمد السجزی شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به ابونصر قباوی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن ابی الحارث ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن الاسبر تکسینی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن حامدبن محمد آلُه اصفهانی و رجوع به ابونصر احمدبن حامد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر احمدبن عبدالباقی . رجوع به احمدبن عبدالباقی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن ثابت ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابونصر. رجوع به احمدبن علی ... شود.