احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نامی . ابوالحاج عبدالرحمان نامی الارزنجانی الاصل . وی مفتش ورق آلتمغا بمصر بود. او راست : التهانی الحمیدیات و آن شامل قصائدیست در مدیح سلطان عبدالحمید عثمانی در پیروزی وی در جنگ با یونان و ذیل آن مقاله ای است در موضوع انشاء سکه ٔ حدیدیه ٔ حجازیه ، طبع مطبعة الاداب و المؤید بسال 1320 هَ . ق . (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۹ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (بک ) نجیب . صاحب جریده ٔ المنظوم و مفتش و امین عموم آثار المصریة. او راست : الاثر الجلیل للقدماء وادی النیل . طبع بولا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نجیب الدین ابیوردی . رجوع به احمد باوردی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نحّاس . رجوع باحمدبن محمدبن اسماعیل و رجوع بروضات الجنات ص 60 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نحاس دمشقی . رجوع باحمدبن ابراهیم نحاس ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (بک ) ندی . وی معلم موالید الثلاثة در مدرسة الطنیه ٔ مصر و معلم فن ّ زراعت در مدارس الحربیة بود. او راست : الاَّیات البی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نراقی و او احمدبن مهدی بن ابی ذر کاشانی نراقی متخلص به صفائی است . وی بحری مواج و استادی ماهر و عماد اکابر و ادیب ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نسائی . رجوع به احمدبن زهیر ابوخیثمة... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نسائی . رجوع به احمدبن شعیب و رجوع به نسائی و معجم المطبوعات شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (افندی ) نسیم . شاعر حزب الوطنی . او راست : دیوان احمد نسیم دو جزء. طبع مطبعة الاصلاح بسال 1326هَ . ق . 1908/م . و وطنیات...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) نصرالدوله . رجوع به احمدبن مروان و نصرالدولة ابونصر شود.