احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (بک ) نجیب . صاحب جریده ٔ المنظوم و مفتش و امین عموم آثار المصریة. او راست : الاثر الجلیل للقدماء وادی النیل . طبع بولاق بسال 1311 هَ . ق .و طبع ثانی بسنه ٔ 1312 هَ . ق .1895/م . التحفة البهیة فی الهندسة الوصفیة. طبع مصر بسال 1312. تهذیب التحفة السنیة فی الاصول الهندسیة لصادق بک شنن . ترجمه ٔ احمد بک نجیب ، طبع مطبعة المدارس بسال 1295. و حانات الطرب فی متنزهات الادب که مؤلف آنرا در کتابخانه ٔ پدر خود یافت و شرح و طبع کرد، چاپ مصر بسال 1312. والعقد النظیم فی مآخذ جمیع الحروف المصریة من اللسان القدیم [ معرب از هنری برکش ] ، طبع مطبعة المدارس بسال 1289. و القول المفید فی آثار الصعید و آن رحله ای است بعض طلبه ٔ دارالعلوم الخدیویه را در اخذ معلومات اثریه طبع بولاق بسال 1310. (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی حاتم ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی الفضل اسعد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی القاسم بن خلیفه ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوالعباس . رجوع به احمدبن ابی مرعشی حنفی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن احمدبن احمدبن عبداللطیف شرجی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن احمد مکنی به ابن القاص شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن احمد بندنیجی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس (مولا...). رجوع به احمدبن اسماعیل کورانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن بختیاربن علی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعباس . رجوع به احمدبن جعفر راضی باﷲ شود.