احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (سیدی ...) نظام الدین (امیر...). مؤلف حبیب السیر آرد (ج 2 ص 393): امیر نظام الدین سیدی احمد و سید میرک ، دو جوان پسندیده خصال حمیده فعال اند بکمال صلاح و تقوی موصوف و بصفت علم و فطانت معروف ، پدر بزرگوار ایشان امیر خصال الدین محمد است برادر اعیانی حضرت نقابت پناه هدایت دستگاه امیر جمال الحق والدین عطأاﷲ و امیر خصال الدین در زمان خاقان منصور (سلطان حسین میرزا) بامر درس و افاده می پرداخت و گاهی بموعظه نیز اشتغال نموده فرق انام را بنصایح سودمند مستفیدو بهره ور میساخت . اما حالا بنابر کبر سن و ضعف مزاج در زاویه ٔ عزلت منزلت گزیده و همگی اوقات شریف را بطاعات و عبادات مصروف داشته و ازین دو پسر فضیلت اثرش امیر نظام الدین سیدی احمد در یکی از صفه های مدارس سلطانی بدرس و افاده اشتغال مینماید و سید میرک در مزار مقرب حضرت باری خواجه عبداﷲ انصاری در ایام پنجشنبه بنصیحت فرق انام پرداخته ابواب تقریر معانی حدیث و تفسیر میگشاید. از افاده ٔ طبع دراک آن یک طلبه ٔ علوم محسوس و مفهوم مستفید و کامیاب و از افاضه ٔ ضمیر فیض پذیر این یک روضه ٔ هدایت و ارشاد ناضر و سیراب .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالرشید بخاری ملقب به وقام الدّین . او راست : شرح الجامع الصغیر محمدبن حسن شیبانی .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام . رجوع به احمدبن عزالدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن عبدالسلام ملقب به شهاب الدین شافعی . متولدبه سال 847 هَ . ق . و متوفی 931. او راست : اعلام المغرور ببعض اهوال ال...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام کواری ادیب مکنی به ابوالعباس . او راست : صفوةالادب . و دیوان العرب که در حدود سال 595 هَ . ق . تألیف ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسیدبن شعبان . ابوالعباس ملقب به صلاح الدین اربلی . حاجب ملک معظم مظفرالدین بن زین الدین صاحب اربل . او مر...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسیدبن علی نحوی مکنی به ابوالفضل و معروف به ابن الأشقر. یاقوت گوید وی از متأخرین است و منزل وی در قطی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالسید اربلی مکنی به ابوالعباس ملقب به صلاح الدین . رجوع به احمدبن عبدالسیدبن شعبان ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد. رجوع به احمدبن محمدبن عبدالصمد شیرازی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد هروی مکنی به ابوبکر غورجی . محدّث است و او راوی جامع ترمذی از جرجانی باشد. وفات وی به سال 481 هَ . ق ...
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن ابی دلف العجلی . چهارمین از حکام بنی دلف کردستان از 265 تا 280 هَ . ق .