اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احیا

نویسه گردانی: ʼḤYA
احیا. [ اَح ْ ] (ع ن تف ) بشرم تر.
- امثال :
احیا من بکر .
احیا من فتاة .
احیا من مخدرة .
احیا من هدی .
اخیلیة درباره ٔ توبة ابن الحمیر گوید:
فتی کان احیا من فتاة حییة
و اجراء من لیث بخفان خادر.

(مجمعالأمثال میدانی ).


|| نعت تفضیلی از حیوة. دراززندگی تر.
- امثال :
احیا من ضب ّ ؛ والضب ّ زعموا انه طویل العمر. (مجمعالأمثال میدانی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
انرژی قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، کارمایه قابل احیاء. ...
کارمایه قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، انرژی قابل احیاء. ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.