اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارتثاث

نویسه گردانی: ʼRTṮAṮ
ارتثاث . [اِ ت ِ ] (ع مص ) فراهم آوردن . (منتهی الارب ). جمع. جمع کردن . || کسی را از معرکه خسته برداشتن که هنوز زنده باشد. (منتهی الارب ). مجروح برداشتن که هنوز زنده باشد. زخم دار را از جنگ گاه بدرآوردن . خسته که در وی جان باشد از جنگ گاه برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || ارتثاث ناقه ؛ ذبح کردن ناقه رااز لاغری و پیری . || فی اللغة مصدر ارتث الجریح ؛ ای حُمل من المعرکة و به رمق . و فی الشرع ان یرتفق الجریح بشی ٔ من مرافق الحیوة، او یثبت له حکم من احکام الاحیاء، کالاکل و الشرب و النوم و غیرها. کذا فی شرح الوقایة فی باب الشهید. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ارتساس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ارتساس خبر؛ فاش شدن و ظاهر گشتن آن . ظاهر گردیدن آن . پراکنده شدن آگاهی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.