اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارد

نویسه گردانی: ʼRD
ارد. [ اِ ] (اِخ ) نام فرشته ایست که موکل بر دین و مذهب است و تدبیر و مصالح روز ارد که بیست وپنجم از هر ماه شمسی است بدو تعلق دارد، نیک است در این روز نو بریدن وپوشیدن و بد است نقل و تحویل کردن . (برهان قاطع) (جهانگیری ). روزیست از این سی روز پارسیان . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). روزیست از روزهای پارسیان . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). صحیح این کلمه همان اَرْد (بفتح اول ) است لیکن در فردوسی به کسر آمده است :
سرآمد کنون قصه ٔ یزدجرد
بماه سپندارمذ روز ارد.

فردوسی .


همی رفت سوی سیاوخش کرد ۞
بماه سپندار در روز ارد...

فردوسی .


که تاج کئی یافت از یزدگرد
بخرداد ماه اندرون روز ارد.

فردوسی .


یکی شارسان نام شاپورگرد
برآورد و پردخت از او روز ارد.

فردوسی .


چو بگذشت او شاه شد یزدگرد
بماه سپندارمذ روز ارد.

فردوسی .


صاحب مؤیدالفضلاء بمعنی نخست و نیز بیست وپنجم روز از ماه ، آورده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
آزمایش کننده ی ارد
آرد و بار. [ دُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) جنس آرد، خمیر، نان : آردوبار فلان نانوائی ؛ جنس نان ِ آن .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.