اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اردوان اول

نویسه گردانی: ʼRDWʼN ʼWL
اردوان اول . [ اَ دَ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه اشکانی و او اشک سوم است . وی پس از پدر خود تیرداد (متوفی به سال 214 ق .م .) بتخت نشست . در باب اسم او تردید هست ، زیرا ژوستن نام اشک سوم را فری یاپَت نوشته ، ولی در فهرست کتاب تروگ پومپه ، اردوان ذکر شده . نویسندگان جدید مانند راولین سُن (ششمین دولت مشرق ص 54 (یوستی ) نامهای ایرانی ص 412) و دیگران اشک سوم را اردوان می نامند، ولی گوت شمید عقیده دارد که نام شخصی او ارشک بوده و بدین جهت او را ارشک دوم دانسته . (تاریخ ایران ص 36). اردوان پس از اینکه بتخت نشست (214 ق . م .) خواست نام خود را با کارهای بزرگ بلند کند و از منازعه ٔ آن تیوخوس سوم پسر سلکوس کالی ّ نیکوس با آخِه لائوس و با یکی از وُلات او استفاده کرده بماد تاخت و راهی را که از گرگان بکوههای کردستان میرفت در تحت تسلط خویش درآورد. از کیفیات این جنگ خبری نیست و همینقدر معلوم است که اردوان همدان را گرفت (پولی بیوس کتاب 10 فصل 27بند13) ولی بهره مندی او نشان میدهد که قشونی نیرومند بمغرب ایران کشیده و سرداران ماهر داشته . بهرحال تصرف ماد، کلده و بین النهرین قدیم را در تحت تهدید گذاشت . در این احوال آن تیوخوس سوم (کبیر) لشکری نیرومند جمع کرده بطرف مشرق روانه شد تا تمامی ایالات سابق دولت سلوکی را برگرداند. ژوستن گوید (کتاب 41، بند5):که عده ٔ افراد قشون او یکصد هزار پیاده و بیست هزارسوار بود. او پس از اینکه از کوههای زاگرس گذشت ، بطرف همدان رفت و چون شهر استحکاماتی نداشت و پارتیها هم آنرا محکم نکرده بودند، به آسانی این شهر را گرفت و چنانکه پولی بیوس گوید آنرا غارت کرد (همان کتاب و همان جا). در این اوان معبد اناهیتا در همدان نیز دچار خسارت و چپاول گردید و ذخایر آن معبد را بمقدار چهار هزار تالان تاراج کردند ۞ . آن تیوخوس پس از گرفتن همدان برخلاف انتظار اردوان بطرف مشرق ایران رفت ولی عبور از جاهای کم آب و بعد بی آب ، لشکرکشی او را مشکل کرد. با وجود این او پافشرد، ولی پارتیها، چنانکه عادتشان بود، در مقابل قشون نیرومند عقب نشسته چاه های قنوات را کور کردند. پولی بیوس گوید (کتاب 10، فصل 28، بند5) که : حتی بعضی چاه هارا مسموم کردند. آن تیوخوس حرکت خود را سریعتر کرده از اینجاها گذشت و شهر صددروازه را تصرف کرد. او منتظر بود که شاه اشکانی پس از این بهره مندیها داخل مذاکره شود و سر اطاعت پیش آورد ولی اردوان برای چنین کاری حاضر نشد و لشکر خود را بطرف گرگان کشید با این نیت که لشکر آن تیوخوس را از تکیه گاهش دورتر کند و درصورت لزوم از مردمان سکائی کمک بطلبد. در این احوال آن تیوخوس پس از دادن قدری استراحت بلشکر خودش مجبورگردید بگرگان برود و زمانی که از کوههای شرقی البرزمیگذشت عبور لشکرش مشکل تر گردید، زیرا راه کوهستانی و رودهای زیادی که از کوه سرازیر میشد، حرکت لشکر را مشکل میکرد، بخصوص که سپاهیانش در موقع فرود آمدن دچار مقاومت پارتیها میشدند. با وجود این ، آن تیوخوس با زحمات زیاد از کوهها گذشته وارد گرگان شد و بعضی شهرهای آن را گرفت . از این جا رشته ٔ اطلاعات ما میگسلد، زیرا پولی بیوس نمی گوید وقایع بعد چه بوده ، همینقدر معلوم است که اردوان و پارتیها سر اطاعت فرود نمیاوردند و این جنگ مدتی بطول انجامید. بالاخره آن تیوخوس خسته شده با اردوان داخل مذاکره گردید. از نوشته های ژوستن معلوم است که اردوان در این جنگ لیاقت و مردانگی خود را نشان داده (کتاب 41 بند5). و نیز چنین بنظر می آید که آن تیوخوس در ازاء شناسائی استقلال پارت ازاردوان خواسته که در مطیع کردن باختر به او کمک کندولی این معنی روشن نیست زیرا عبارت ژوستن این است که اردوان بمصاحبت او (یعنی آن تیوخوس ) پیوست و شاید مقصود او روابط دوستانه و آمیزش بعد از عقد صلح بوده .اما بستن عهد اتحاد هم با اردوان نباید بعید باشد زیرا ممکن است که چون آن تیوخوس از عهده ٔ اردوان برنیامده ، خواسته است از نیروی او در جنگی که با باختریهاداشته استفاده کند و بعد از اینکه کار باختر را ساخت و آنرا از نو جزء دولت سلوکی گردانید، از دو طرف پارت را در فشار گذارند. کلیة این مسئله روشن نیست که اردوان در جنگ آن تیوخوس با اوتی دموس پادشاه باختر کمکی به او کرده یا نه . اگر اوضاع و احوال آن زمان مشرق ایران را در نظر آریم ، ظن ّ قوی این است که کمکی نکرده یا کم کرده زیرا در نفع دولت جوان پارت نبود که آن تیوخوس قوی گردیده در پشت پارتیها ایالتی قوی داشته باشد. بهر حال پارتیها چه کمک کرده و چه نکرده باشند، آن تیوخوس در باختر هم چندان بهره مندی نداشت و بالاخره داخل مذاکره با پادشاه باختر گردید. از نوشته های پولی بیوس در این باب چنین برمی آید (کتاب 11، فصل 34، بند9): اوتی دِموس از آن تیوخوس خواست آذوقه بقشون او بدهد و در ازای این کمک تمامی فیل های خود را به او داد. آن تیوخوس به اوتی دموس اجازه داد که حکومت باختر را حفظ کند و عنوان پادشاهی او را شناخت . پس ازآن ، آن تیوخوس دختر خود را به دمتریوس پسر اوتی دِموس ۞ داد و بین دو مملکت عقد اتحاد تعرضی و دفاعی بسته شد. این گذشت ها بپادشاه باختر از آن جهت شد، که او به آن تیوخوس پیشنهاد کرد یک باختر قوی در مقابل حمله ٔ مردمان شمالی تشکیل کند، زیرا این مردمان همواره فشار می آوردند و اگر بهره مندمیگشتند تمامی مملکت باختر در خطر میافتاد. این خبربرای تاریخ ایران هم اهمیت دارد. بین سیحون و جیحون مردمان سکائی و آریائی از دیرزمانی سکنی داشتند و از کتیبه های داریوش اول و نوشته های مورّخین اسکندر این مطلب روشن است ، پس مردمان شمالی که بسرحدات باختر حمله میکردند مردمان آن طرف سیحون بوده اند و این اول دفعه ای است که در تاریخ بچنین واقعه ای برمیخوریم .
راست است ، که در زمان کوروش بزرگ جنگی بین ایرانیها و ماساژت ها بگفته ٔ هرودوت (کتاب 1،بند210 - 212) روی داد، ولی بعد از آن دیگر خبری نیست و دیگر اینکه در زمان کوروش بزرگ مردمانی از شمال بسرحدات ایران حمله نمیکردند بل کوروش ، چنانکه هرودوت گوید، میخواست جهانگیریهای خود را به آن طرف رود سیحون ببرد، اما در این زمان ، چنانکه صریحاً از نوشته های پولی بیوس برمی آید، مردمان آن طرف سیحون فشار می آوردند و آن تیوخوس میخواست ، که باختر در مقابل آنها قوی باشد. آن تیوخوس در حوالی 206 ق .م . از مشرق ایران و باختر رفت و از این زمان اطلاعی ، از اینکه اردوان چه کرد نداریم . سکوت نویسندگان قدیم در باب کارهای دیگر اردوان باید از اینجا باشد، که پارت پس از اینکه از طرف مغرب خیالش راحت شده ، بفکر همسایه ٔ شرقی اش یعنی باختر افتاده ، بخصوص که از این زمان تا چند سال دیگر باختر توسعه مییابد و قوی میگردد، وقایعی که دراین سرحدات پارت یا در روابط این دو دولت جوان روی داده ، چون هر دو از آسیای صغیر و سوریه دور بوده اند،به نویسندگان عهد قدیم نرسیده و یا رسیده ولی از آنجا که همواره امور غربی توجه آنها را بیشتر جلب میکرده ، اهمیتی به آن نداده اند، این بی اطلاعی ما منحصر به اواخر سلطنت اردوان نیست ، در زمان جانشین او هم اطلاعات ما بر وقایع پارت خیلی محدود است . بهرحال اردوان در حوالی 196ق .م . درگذشت و سلطنت او از 214 تا 196 ق .م . بود. در باب آن تیوخوس سوم باید بخاطر آوریم که بعد از حرکت از باختر بهند رفته مناسبات دوستانه با یکی از اعقاب سان دراکت ، که نامش یاکلا ۞ بود، ایجاد کرد. محل تلاقی دو پادشاه درکوفن ۞ که آنرا با کابل کنونی مطابقت میدهند، بوده . بعد آن تیوخوس از راه رُخج و سیستان و کرمان بکنار خلیج پارس برگشته (پولی بیوس ، کتاب 10 بند34). یک سفر جنگی به گِرّا (القطیف کنونی ) که در سر راه تجارت ادویه ٔ هند با مغرب بود، و نیز بجزیره ٔ تی لُس ۞ (بحرین کنونی ) کرد و دارای هدایا و غنائم زیاد گردید. تی لُس در این زمان بجزیره ٔ تجار مروارید معروف بود. (پولی بیوس ، کتاب 13 بند9). بعد او بکنار رود اِوْلِه اوس ۞ یعنی کرخه ٔ کنونی درآمده دراینجا شهری به اسم انطاکیه در جای اسکندریه که خراب کرده بودند، ساخت (این شهر را بعدها خاراکس ۞ نامیدند). (ایران باستان ج 3 ص 2209 و 2213، نیز ص 2081 و 2215 و 2612 و 2676) (یشتهاتألیف پورداود ج 1ص 170).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.