اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارز

نویسه گردانی: ʼRZ
ارز. [ اَ / اُ ] (ع اِ) ۞ صنوبر. (قاموس ) (برهان ) (مؤید الفضلاء). ارز، درخت صنوبر بی بار است و زفت رطب از آن حاصل میشود. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || یا صنوبر نر. (منتهی الأرب ). صنوبر نر که ثمر ندهد. شربین . فوقا ۞ . || صنوبر صغار. رجوع به صنوبر صغیر شود. || یا درخت عرعر ۞ . (منتهی الأرب ) (برهان ). || درخت سرو. (برهان ) (مؤید الفضلاء). || درخت انار. (برهان ) (مؤید الفضلاء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عارض افروختن . [ رِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از غضبناک شدن و خشمگین گشتن .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حسین ارض رومی . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ض ِ ] (اِخ ) ابن یوسف . متکلم بود. او راست : الرسالة المنجیة که در 1154 هَ . ق . تألیف کرده و تا 1159 هَ . ق ....
هتک عرض کردن . [ هََک ِ ع ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بدنام کردن . رسوا نمودن . (ناظم الاطباء). بی آبرو ساختن . بر باد دادن عرض کسی .
طول و عرض قرار دادن . [ ل ُ ع َ ق َ دَ ] (مص مرکب ) چیز بی رتبه را عظیم القدر قرار دادن و مقرر کردن . (آنندراج ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.