اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارزان فروش

نویسه گردانی: ʼRZʼN FRWŠ
ارزان فروش . [ اَ ف ُ ] (نف مرکب ) که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب . سهل البیع :
به بازارگان گفت چندین مکوش
به افزونی ای مرد ارزان فروش .

فردوسی .


ولیکن تو بستان که صاحب خرد
از ارزان فروشان برغبت خرد.

(بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.