جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارش

نویسه گردانی: ʼRŠ
ارش . [ اِ ] (اِخ ) ۞ یوهان ساموئل . دانشمند کتاب شناس آلمانی ،متولد در گرُس گل ُگ ُ بسال 1766 م . و متوفی در هال به سال 1828 م . او راست : فهرست همه ٔ روزنامه ها و مجموعه های آلمانی در باب جغرافی ، تاریخ و علوم علی الاطلاق (1790-1792م .) و مجموعه ٔ اطلاعات ادبی ، و آن خلاصه ای است از مؤلفات ادبی در مدت پانزده سال (1785-1800م .) و هم بیاری گروبِر دائرةالمعارفی تألیف کرده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش آشیان

عرش آشیان . [ع َ ] (ص مرکب ) دارای آشیانی به بلندی عرش . آنکه به عرش خانه و آشیانه دارد. (فرهنگ فارسی معین ). || وصفی رحمت آمیز که از ...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

آرش نراقی

رش به: ناوبری، جستجو آرش نراقی زادروز ۱۳۴۵ تهران ملیت ایرانی پیشه استادیار دانشگاه عضو هیات مدیره موسسه خشونت پرهیزی برای دموکراسی پژوهشگر ف...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش ثانی

عرش ثانی .[ ع َ ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت است از کرسیی که بر آن همه ٔ ستارگان هستند. (غیاث ) (آنندراج ).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش عقلی

عرش عقلی . [ ع َ ش ِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد عقل اول است . (فرهنگ علوم عقلی از مصنفات ).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش شریف

عرش شریف . [ ع َ ش ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کرسی خداوند عالمیان که گرزمان نیز گویند. (ناظم الاطباء). عرش اعلی . عرش رحمان .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش نفسی

عرش نفسی . [ ع َ ش ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد نفس فلک اول است . (فرهنگ علوم عقلی از مصنفات ).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش سبائی

عرش سبائی . [ ع َ ش ِ س َ ] (اِخ ) کنایه از تخت بلقیس زن سلیمان باشد که پادشاه شهر سبا بود. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به عرش بلقیس شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش بلقیس

عرش بلقیس . [ ع َ ش ِ ب ِ ] (اِخ ) تخت بلقیس ، ملکه ٔ سبا، که داستان آن در قرآن کریم مذکور است : نشستم از برش چون عرش بلقیس بجست او چون ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش بلقیس

عرش بلقیس . [ ع َ ش ِ ب ِ ] (اِخ ) جایگاهی است در یک روزه راه از ذمار. از آثارش فقط شش ستون رخام باقی مانده و کنار آن آبهای جاری بسیاری ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرش پایگاه

عرش پایگاه . [ ع َ ] (ص مرکب ) دارای مرتبه و مقامی بلند. (فرهنگ فارسی معین ). عنوانی که پس ازنام مردی صاحب مقام آرند توفیر و بزرگداشت او ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود