اروس
نویسه گردانی:
ʼRWS
اروس . [ ] (ص ) روشن و صیقل زده . (در سه نسخه ٔ خطی منتخب اللغات ). و جای دیگر دیده نشد.
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
انگشتک عروس . [ اَ گ ُ ت ِ ک ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انگشت عروس که نام قسمی حلواست . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). || نوعی ا...
عروس دریایی . [ ع َ س ِ دَرْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ جانوری است سخت پوست از شاخه ٔ بندپاییان و از رده ٔ سخت پوستان و جزو راسته ٔ ده پاییا...
عروس حمام بر. [ ع َ ح َم ْ ما ب َ ] (نف مرکب ) آنکه عروس را به گرمابه برد. || (اِ مرکب ) جامه ٔ تنک و باریک و خوش رنگ و سخت کم دوام که ی...
کنایه از دنیا
(می گویند: به دنیا دل نبند که عروس هزار داماد است ...
به دیگران وفا نکرد به تو هم نمی کند!)
عروس پشت پرده . [ع َ س ِ پ ُ ت ِ پ َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاکنج ، که نوعی گیاه است . عروس پرده . عروس در پرده . عروسک پس پرده ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.