گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ازاره نویسه گردانی: ʼZʼRH ازاره . [ اِ رَ / رِ ] (اِ) ۞ اِزار. ایزار. ایزاره . هزاره . آن قسمت از دیواراطاق و یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین بود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی ازاره ازاره . [ اِ رَ ] (ع مص ) بزیارت برانگیختن کس را. (منتهی الارب ). بر زیارت داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بزیارت بردن . (مؤید الفضلاء). || بز... اذاره اذاره . [ اِ رَ ] (ع مص ) ترسانیدن . ازارة ازارة. [ اِ رَ ] (ع اِ) اِزار. چادر. || مئزر. شلوار و مثل آن . (مؤید الفضلاء). عظارة عظارة. [ ع ِ رَ ] (ع اِمص ) پری و امتلاء از شراب . (منتهی الارب ). امتلاء، و آن اسم است . (از اقرب الموارد). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود