اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

از خود شدن

نویسه گردانی: ʼZ ḴWD ŠDN
از خود شدن . [ اَ خوَدْ/ خُدْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از خود رفتن :
ز خود شدم ز خیال پر از صفا ای دل
بگفتمش که زهی خوبی خدا ای دل .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.