اژدهای هفت سر. [ اَ دَ ی ِ هََ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )
۞ اژدهایی اساطیری که هفت سر دارد
: گر اکنون که مار است گردد رها
شود تا نه بس هفت سر اژدها.
فردوسی .
جهان چون یکی هفت سر اژدهاست
کسی نیست کز چنگ ونابش رهاست .
اسدی .
ور بری زی او به رشوت اژدهای هفت سر
گوید این فربی یکی یاریست باللّه مار نیست .
ناصرخسرو.