گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اسب تاز نویسه گردانی: ʼSB TAZ اسب تاز. [ اَ ] (نف مرکب ) که اسب تازد. اسب تازنده : پری کی بود رودساز و غزلخوان کمندافکن و اسب تاز و کمان ور. فرخی .|| (اِ مرکب ) نام روز هیجدهم از ماههای ملکی . (جهانگیری ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود