است . [ اَ ] (اِ) مخفّف استر. (رشیدی ) (مؤید الفضلاء). مخفف استر باشد که از دواب مشهوره است . گویند از جمله متصرفات فرعون است . (برهان ) (جهانگیری ). || استخوان آدمی و سایر حیوانات . (برهان ). و آن مأخوذ است از پهلوی بمعنی تن یا بدن ، استخوان . در اوستا است
۞ ، در سانسکریت اشتی
۞ . || تخم و دانه ٔ میوه ها. (برهان ). هسته .