اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استخوان بندی

نویسه گردانی: ʼSTḴWAN BNDY
استخوان بندی . [ اُ ت ُ خوا / خا ب َ ] (اِ مرکب ) ۞ مجموع استخوانهای یک تن .مجموع استخوانهای برهم نهاده ٔ حیوان . || (حامص مرکب ) اِنشاز. || بند و بست اعضاء. (آنندراج ). || کنایه از درست کردن انگاره وبستن ترکیب الفاظ و عبارات . (آنندراج ) :
بی قناعت نتوان شد ز سعادتمندان
استخوان بندی دولت بهما پیوسته ست .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.