اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استیضاح

نویسه گردانی: ʼSTYḌAḤ
استیضاح . [ اِ ] (ع مص ) طلب وضوح کردن . طلب پیدائی . آشکار کردن خواستن . (منتهی الارب ). از کسی درخواستن تا چیزی هویدا کند. (تاج المصادر بیهقی ). طلب روشنی . || دست بر ابرو نهادن تا چیزی بنگری هست یا نه . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). دست بر ابرو نهادن تا بچیزی نیک نگریسته شود. دست بالای چشم نهاده نگریستن چیزی تا دیده شود. منه : استوضح عنه یا فلان . (منتهی الارب ). || (اصطلاح پارلمان ) ۞ سؤال وکیل مجلس از وزیر، که در پی آن برای هیئت وزرا رأی اعتماد باید گرفتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این می باشد: پرفراس parfrãs (اوستایی: پئیری فراسه pïri-frãsa) ****فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.