گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اسر نویسه گردانی: ʼSR اسر. [ اِس ْ س ِ ] (اِخ ) ۞ رودی قرب تلمسان در الجزائر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی حجة عصر حجة عصر. [ ح ُج ْ ج َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) رجوع به حجت عصر شود. عسر و حرج اصطلاحی فقهی است و درلغت یعنی سختی و دشواری. و در احکام اسلام به موجب قاعده نفی عسر و حرج در مواردی رفع احکام اولیه شود. چنانکه اگر کسی نتواند نماز ق... ولی عصر ولی عصر. [ وَ لی ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نگهبان عصر. مرد خدای قائم در عصر و زمان . مولوی در همین مورد گوید:پس به هر عصری ولیی ق... ولی عصر ولی عصر. [ وَ لی ی ِ ع َ ] (اِخ ) لقب حضرت مهدی قائم (ع ). رجوع به مهدی شود. ابناء عصر ابناء عصر. [ اَ ءِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هم زادان . هم عهدان . هم عصران . مردم روزگار. امام عصر امام عصر. [ اِ م ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) امام زمان . امامی که در روزگار خود مردم را هدایت میکند. || (اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعه ٔ... حجت عصر حجت عصر. [ ح ُج ْ ج َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعه . حجت قائم . مهدی موعود. اثر انگشت اثر واژه ای عربی است و پارسی جایگزین آن دو واژه این است: تیپِل (کردی: ته پل) اثر تاریخی این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: پَدا ویستاریک (پَدا= اثر؛ سنسکریت + ویستار از سنسکریت: ویستارینَ= تاریخ + پسوند پهلوی «یک») اثر گالیور این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۹ ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود