اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسکندر

نویسه گردانی: ʼSKNDR
اسکندر. [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) ابن قابوس بن وشمگیربن زیار، ملقب بشرف المعالی خوندمیر گوید: امیر کیکاوس اسکندربن قابوس . وی بعد از فوت عم زاده (امیر باکالنجار ۞ ) در آن کوهستان (طبرستان ) حاکم گشت و او مؤلف کتاب قابوس نامه است . وفاتش در سنه ٔ اثنین و ستین و اربعمائة (462 هَ . ق .) اتفاق افتاد، بعد از آن پسرش گیلان شاه تاج ایالت بر سر نهاد. (حبیب السیر جزو 4 از ج 2 ص 160). مؤلف کتاب قابوسنامه امیر عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندربن قابوس بن وشمگیربن زیار،و کیکاوس نیز نام عنصرالمعالی پسر صاحب ترجمه است وبرای تصحیح قول خوندمیر سین «امیرکیکاوس » را در عنوان ترجمه باید بکسر خواند تا افاده ٔ بنوت کند. رجوع به کیکاوس بن اسکندر و مقدمه ٔ قابوسنامه چ نفیسی ص «د» ببعد و سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 141 بخش انگلیسی و رودکی تألیف نفیسی صص 771-782 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۸ ثانیه
اسکندر افریدوسی . [ اِ ک َ دَ رِ اَ ] (اِخ ) رجوع به اسکندر افرودیسی و کنزالحکمة ص 192 شود.
قاسم آباد اسکندر. [ س ِ دِ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران . 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافی...
اسکندر پادوسپانی . [ اِ ک َ دَ رِ ] (اِخ ) از خاندان پادوسپان (858 - 881 هَ . ق .) در کجور مازندران حکومت داشت . (التدوین فی جبال شروین ).
نگاه کنید به: ریشه شناسی واژه ی اسکندر در همین لغتنامه
این واژه، نامی است که در ایران باستان زمان هخامنشیان به الکساندر (Alexandre) (323-356 پیش از میلاد) یونانی داده شد. جوانی که شاگرد ارسطو بود و توانست ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.