اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ الحیری ۞ الضریر، مکنی به ابوعبداﷲ. یاقوت گوید او مفسر و مقری و واعظ و فقیه و محدث و زاهد و یکی از ائمه ٔ مسلمین است . و حیره محلی بوده است به نیشابور که اکنون ۞ خراب است . بنا بگفته ٔ عبدالغافربن اسماعیل مولد وی سنه ٔ311 هَ . ق . و وفات او بعد از سنه ٔ 430 است . و او را در علوم قرآن و قراآت و حدیث و وعظ وتذکیر تصانیف مشهور است . صحیح بخاری را از ابوالهیثم ببغداد، سماع دارد و زاهر سرخسی از او روایت کند. (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 ص 256). او راست : تفسیر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۷۴ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شواء. رجوع به اسماعیل بن علی بن احمد... شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شهاب الدین . شیخ الاسلام جام بزمان اولجایتو. (حبیب السیر ج 3 جزو1 ص 7).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صاحب بن عباد. رجوع به صاحب بن عباد شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صالح (ملک الَ ...). رجوع به صالح شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . شاه اسماعیل دوم (984-985 هَ . ق .). پسر شاه طهماسب اول و نوه ٔ شاه اسماعیل اول و سومین پادشاه سلاطین صفویه ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . (شاه اسماعیل سوم ). پسر سیدمرتضی و مادر او دختر سلطان حسین اول صفوی است . علی مردان خان وی را در اصفهان بسال...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صوفی ترخان (امیر...). یکی از ملازمان میرزا عبداللطیف تیموری که به امر او بقتل رسید. (حبیب السیر ج 3 جزو 3 ص 221).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ضریر نحوی مکنی به ابوعلی . یاقوت گوید: از احوال او جز این ندانم که گفته اند مردی اسماعیل ضریر نحوی را از ابوالقاسم ع...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) طبسی ملقب به شهاب الدین . وی پدر امیر کمال الدین حسین است . (حبیب السیر چ هند ج 3 جزو3 ص 330).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.