گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اسماعیل نویسه گردانی: ʼSMAʽYL اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن جَوزی . ۞ علی بن منصور از وی روایت کند و او از ابوعبداﷲ صادق . و این روایت در باب ثواب تعزیت از کتاب کافی آمده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 132). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۴ ثانیه واژه معنی اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شواء. رجوع به اسماعیل بن علی بن احمد... شود. اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شهاب الدین . شیخ الاسلام جام بزمان اولجایتو. (حبیب السیر ج 3 جزو1 ص 7). اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صاحب بن عباد. رجوع به صاحب بن عباد شود. اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صالح (ملک الَ ...). رجوع به صالح شود. اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ ... اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . شاه اسماعیل دوم (984-985 هَ . ق .). پسر شاه طهماسب اول و نوه ٔ شاه اسماعیل اول و سومین پادشاه سلاطین صفویه ... اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . (شاه اسماعیل سوم ). پسر سیدمرتضی و مادر او دختر سلطان حسین اول صفوی است . علی مردان خان وی را در اصفهان بسال... اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صوفی ترخان (امیر...). یکی از ملازمان میرزا عبداللطیف تیموری که به امر او بقتل رسید. (حبیب السیر ج 3 جزو 3 ص 221). اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ضریر نحوی مکنی به ابوعلی . یاقوت گوید: از احوال او جز این ندانم که گفته اند مردی اسماعیل ضریر نحوی را از ابوالقاسم ع... اسماعیل اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) طبسی ملقب به شهاب الدین . وی پدر امیر کمال الدین حسین است . (حبیب السیر چ هند ج 3 جزو3 ص 330). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ صفحه ۵۴ از ۷۲ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود